این مردم هستند که باید تصمیم بگیرند
محمدرضا شجریان می گوید:
باید به همه افراد مجوز داد. این جامعه است که سبک و سنگین میکند و حق انتخاب دارد. مگر این آقایان که در این مملکت مدیر شدهاند از سرزمین و سیاره دیگری آمدهاند؟ اینها هم از همین جامعه بیرون آمدهاند. چطور شد که اینها میفهمند ولی مردم نمیفهمند؟ چرا اینها خودشان را تافته جدا بافته و عاقلتر از مردم میدانند؟ این مردم هستند که باید تصمیم بگیرند فرهنگی را بپذیرند یا نه. خانوادهها خودشان بلدند چه کار کنند. به شما ربطی ندارد که غذا مسموم باشد، شاید یک نفر بخواهد غذای مسموم بخورد و خودش را بکشد اما همه که این کار را نمیکنند. حالا اینکه مگر توانستهاند جلوی غذای مسموم را بگیرند؟ موسیقی زیرزمینی از کجا درآمده؟ چون نگذاشتند مردم کارشان را بکنند و جلوگیری کردند موسیقی زیرزمینی بیرون آمده و جلویش را هم نمیتوانند بگیرند. امروز دنیا دنیای دیگری است.
به گزارش اسپادانا خبر، او در مصاحبه منتشر نشده ای که روزنامه شرق آن را منتشر کرده می گوید:
سیاست به تمام ارکان زندگی اجتماعی مردم ورود کرده است. در ایران همه چیز را سیاسی کردهاند. حتی اگر در دکان نانوایی به وضعیت آرد هم اعتراضی بشود میگویند کار سیاسی انجام شده است. حتی «ربنا» را یک دعای سیاسی کردند. این سیاست است که به حق و حقوق هنرمندان ورود کرده است وگرنه هنرمندان کاری به سیاست ندارند. سیاست است که به هنرمندان کار دارد و جلوی کارشان را میگیرد. مردم باید در این باره تصمیم بگیرند چه کار میکنند یا آن کسانی که حق ندارند در کار مردم دخالت کنند باید بفهمند که نباید سیاست را وارد همه ارکان زندگی مردم کنند. در آخر هم خودشان خسته میشوند و هم مردم را از کار و زندگی میاندازند. همه چیز سیاسی شده، موسیقی، ورزش، کتاب، فرهنگ و… . سیاست و دولت باید در خدمت اینها باشد.
شجریان معتقد است هنرمندانی که به سیاست خدمت می کنند آدمهای بیچاره و بیمایهاند که به دنبال قدرت هستند. مسئله این است که یک بار شما در مبارزه با سیاست هستید و همه چیز را به نفع خودتان و به نفع افکارتان دارید سیاسی میکنید. این کار خوبی نیست. بعد سیاست کاری میکند که مردم را به مقابله با خودش دعوت میکند. چرا باید سیاست طوری در زندگی مردم دخالت کند که مردم و هنرمند را به دعوا در مقابل خودش بطلبد. یک وقت هست مردم زندگی عادی دارند و شما اگر بیایید حرف سیاسی بزنید میخندند. وقتی سیاست برای مردم باشد حرف دیگری است؛ یعنی همه کار برای زندگیدادن به مردم انجام میدهد. هنرمند هم چون جزئی از مردم است از برنامههایی که سیاست برای مردم و رفاه جامعه دارد بهرهمند میشود. هنرمند وظیفه دارد حرف مردم را در مقابل سیاست بزند. بعضی از هنرمندها هم حاضر نیستند این کار را انجام دهند.