هرچه میخواهید به من فحش دهید
سعید نمکی، وزیر بهداشت ایران در جلسه ستاد استانی مقابله با کرونای استان هرمزگان گفت:
ما وزرا دلمان میخواهد که یک نمایندهای بیاید و ادعایی را بیان نکند. من برعکس فکر میکنم اگر نماینده محترمی آمد و درد مردم را بیان کرد یک تذکری است که ای آقای وزیر حواست را جمع کن، مردم اینها را ندارند و من آمدهام به عنوان بشیر و نذیر به تو این نیازمندی مردم را منتقل کنم. اگر بر این مسند نشستهای و غافلی بدان که مردم نیازمند این خدمتند و فردا باید در پیشگاه خداود جواب دهی. امیر المومنین (ع) فرمود بترسید از آه کسی که جز خدا فریادرسی ندارد البته همه نمایندگان مردم محترمند اما برخی ویژه اند و مسائل مردم را با زبانی حکیمانه که تمام سلولهای آدم را به فعالیت وا میدارد، بیان میکنند که من دست این عزیزان بزرگوار را میبوسم که هر زمان آمدم با همین مهربانی و متانت مسائل را منتقل کردند و من هم خودم را مکلف به پیگیری میدانم.
به گزارش اسپادانا خبر و به نقل از ایسنا، نمکی گفت: یادم است که چقدر برای تعطیلات نوروز حرص خوردیم. متاسفانه در ایام عید فطر هم علی رغم تقاضاها و تمناها و پیگیری ها برخی جاها رعایت نکردند و بعد از آن هم انتخابات شوراها بود. ما در انتخابات ریاست جمهوری خیلی گرفتار پروتکل شکن نبودیم اما در انتخابات شوراها نامه های متعدد نوشتم که دوستان سفره هایی می اندازند، شلوغ می کنند و شبانه مردم را به شام ها و ضیافت هایی دعوت می کنند و کسی هم که با ماسک غذا نمی خورد. ناملایماتی نیز در افغانستان رخ داد و فشاری که طالبان آوردند که افغانستانی ها به شدت به سمت مرزها کوچ کردند.
وی افزود:
ما در نظام سلامت به گذشته، گرایش سیاسی و... فرد کاری نداریم بلکه تنها به او خدمت میکنیم. ما کنار شما و مردم ایران هستیم و قول دادیم که ما نخواهیم گذاشت حتی یک روز بیماری در پشت درب بیمارستانهای مملکت بماند که اگر این اتفاق میافتاد برخی از این شبکهها ما را پوست کنده بودند. بدترین افتضاحات در دنیا رخ میدهد و برای آن کاری نمیکنند و پنل و کارشناس نمیآورند. یکی از دلخوریهای من از افراد در داخل کشور همین است. « ترسم از ترکان تیر انداز نیست| طعنه تیرآورانم میکشد». می گوییم وقتی همه بسیج شدند برای بدنام کردن جمهوری اسلامی، وقتی همه برای پایمال کردن خون شهدا بسیج شدند و همه بسیج شدند برای سلب اعتماد مردم از نظام و همه بسیج شدند برای گسست اجتماعی، شما چرا در این شیپور میدمید؟ « با کافران چه کارت گر بت نمیپرستی». در اوج خاموشیها و کمبود برق و نگرانی مردم من هم چیزی بگویم که نفس مردم به دلیل فلان در بیمارستانها قطع میشود و بعد هم بپرسیم حرف را از کجا آوردی؟ بگوید نمیدانم. من همیشه گفتم هرچه میخواهید به من فحش دهید به گوش جان میگیرم. من آمدم برای روی مین رفتن. میدانستم کجا را تحویل میگیرم البته نمیدانستم قرار است گرفتار سیل، زلزله، کرونا و... شویم. خدا شاهد است اگر میدانستم زودتر میآمدم. « وجود روشن سعدی که شمع محفل توست|به هیچ کار نیاید گرش نسوزانی». من با عشق و اخلاص آمدم بروم روی مین.