به گزارش اسپاداناخبر، عبدالله ناصری، عضو سابق شورای عالی اصلاحات در مصاحبه با انتخاب می گوید: دولت حسن روحانی بسیار شلخته است و اشراف چندانی به زیر مجموعه خود ندارد. عبدالله ناصری گفته: طبیعی است وقتی آقای رییسجمهور قرار و مدارها را فراموش کرده و توجهی به نگاه گروههایی که در موفقیتش نقش داشتند نشان نمیدهد، مورد سوال قرار بگیرد. آقای روحانی به خوبی میداند که فضای روزهای منتهی به انتخابات یازدهمین دوره ریاستجمهوری کمک شایانی کرد تا بتواند ردای ریاستجمهوری را بر تن کند و طبق قانونی نانوشته باید خودش را مقید به این بداند که نظرات پایگاه رای هایش را مدنظر قرار بدهد. متاسفانه شاهد اینیم که نه تنها اینطور عمل نمیکند، بلکه نسبت به اظهارات آنچنانی و غیر مسوولانه اطرافیانش هم هیچ واکنشی نشان نمیدهد. حسن روحانی از همان اول هم اعتقادی نداشت که به نظرات دیگران اهمیتی قایل شود. خبر موثق دارم، هم مرحوم هاشمی و هم آقای خاتمی مخالفت سرسختی با معرفی رحمانی فضلی برای عهدهدار شدن وزارت کشور داشتند و به رییسجمهور پیغام داده بودند از این انتخاب صرفنظر کند که روحانی گوش نداد و وزارتخانه مهم کشور را به یک چهره اصولگرا سپرد. این نشان میدهد، نگاه روحانی به مسأله مهم توسعه سیاسی با آنچه در نظر مرحوم هاشمیرفسنجانی بود، تفاوت زیادی داشت. البته در حوزه سیاست خارجی هم همینطور است. همچنین روحانی برخلاف هاشمی که در هر حوزه مدیریت بسیار قوی بود و به همه امور دولتش نظارتی دقیق داشت، اشراف چندانی به زیر مجموعه خود ندارد. بهطوریکه ریس دفترش متقاضی شکایت وزارت اطلاعات از آقای اسماعیل بخشی میشود. تا معلوم شود، اوضاع در دولت به قدری شلخته است که با وجود اعلام رسمی رییسجمهور به پیگیری حقوق شهروندی که اتفاقا این را افتخار دولتش میداند، طرح شکایت از جانب یکی از نزدیکان رییسجمهور اتفاق میافتد. ظاهرا آقای روحانی با علم بر اینکه روزهای دشواری پیش رو دارد، در نبود آقای هاشمی تمایل زیادی به کانونهای قدرت پیدا کرده است و به همین جهت در موضعگیری، مواضعی را اتخاذ میکند که هیچ وجه اشتراکی با نظرات آیتالله مرحوم ندارد. به عنوان مثال حرف زدن از بستن تنگه هرمز به نوعی همصدایی با کیهان و تندروها بود. در واقع برای آقای روحانی از همان اول، نظرات هاشمی و کسان دیگر خیلی اهمیت نداشت و به عقیده خودش تکیه میکرد و همچنان میکند. حتی در حیات آن مرحوم هم همین رویه را داشت. اما انکارناپذیر است که در نبود آقای هاشمی فاصله گرفتن روحانی از دیدگاههای آن مرحوم بیشتر شده است. گر اصلاحطلبان در سال ۹۲ نامزد تشکیلاتی خودشان را کنار نمیزدند و قرار بر اتلاف نمیگذاشتند، حتما صحنه انتخاب جور دیگری رقم میخورد. با این حال، آنها نه در سال ۹۲ و نه در سال ۹۶ هیچ توقعی مبنی بر سهمخواهی نداشتند و در این دو سال و چند ماهه باقی مانده هم قطعا نخواهند داشت. حرف و نقد عضو سابق شورای عالی اصلاحات اضافه می کند: اصلاحطلبان این است که تحرکات و تصمیمگیری های دولت برخلاف خواسته جامعه ای است که در دو رفراندوم ۹۲ و ۹۶ به پای صندوق رای آمدند و از روحانی انتظار اصلاح مسأله هایی را دارند که اصلاحشان مطالبه عموم است. تاکید دارم، اصلاحطلبان تا سال ۱۴۰۰ از روحانی حمایتی بدون سهمخواهی خواهند داشت و نظرات و انتقاداتی که به طور جدی طرح میکنند، فقط در راستای برآورده شدن خواستههای به حق جامعه مدنی خواهد بود که این هزینه آقای روحانی در مدت زمان باقی مانده از دولتش را بالا خواهد برد. آقای روحانی باید بداند، همه گروهها و حتی تندروهای جبهه پایداری هم میدانند که پایگاه رای روحانی در کجا است و به همین دلیل، بر ایشان لازم است تا مطالبه عمومی را جدی بگیرد تا شاید از این طریق بتواند در سال ۱۴۰۰ با کارنامه قابلقبولی پاستور را ترک کند.