محمدرضا ظفرقندی، رییس کل سازمان نظام پزشکی ایران گفت:
اکنون به بحرانی جدی رسیدهایم که از نظر مرگ و میر میتوان نام فاجعه بر آن گذاشت. تعداد مرگ اعلامی و رسمی ثبت شده روزانه بالای ۳۰۰ یا ۴۰۰ مورد اعلام میشود و همه میدانند و مسئولان وزارت بهداشت هم اعلام کردهاند که این آمار، فقط آمار بیماران ثبت شده است و آمار بالاتر از اینهاست. سازمان نظام پزشکی با بررسیهای میدانی در بیمارستانها و محلهای دفن افراد مبتلا به کرونا، عددی حداقل سه برابر آمار اعلامی را در زمینه مرگ و میر ناشی از کووید-۱۹ کسب کرده است. بنابراین این موضوع به توجهی بسیار جدی نیاز دارد. میزان مرگ و میر بیمارستانی ما در حوزه بیماری کرونا حدود ۱۵ درصد است و این عدد بسیار بالاست. بر این اساس ۱۵ درصد از بیماران مبتلا به کرونایی که به بیمارستان آمده و بستری میشوند، فوت میکنند. در حالی که این عدد در کشورهای دیگر به طور متوسط پنج درصد است. البته کشورهایی هم هستند که میزان مرگ ومیر در مبتلایان بستریشان بین دو تا سه درصد است. بنابراین ما اولا جزو پنج کشور اول در حوزه مرگ و میر بیماران مبتلا به کرونا هستیم، دوما مرگومیر بیمارستانیمان ۱۵ درصد است و سوما ۴۰ تا ۵۰ درصد از مرگ و میر بیمارستانیمان قبل از رسیدن به آیسییو است؛ یعنی بیمار یا در اورژانس فوت میکند و یا در بخشهای کووید.
به گزارش اسپادانا خبر و به نقل از ایسنا، ظفرقندی گفت:
بالا بودن مرگ و میر بیمارستانی ناشی از کرونا در ایران ه چند دلیل است؛ تشخیص دیررس و آغاز درمان در فازهای تاخیری و پیشرفته بیماری، درمانهای متعدد که برای بیمار تجویز میشود و خود این درمانها میتواند آسیبرسان باشد. تا امروز یک درمان قطعی هم برای کرونا نداریم اما در زمان بستری تمام داروهای ضدویروس، کورتون و ... برای بیمار تجویز میشود. به هر حال داروهای ضدویروس بر روی سیستم بدن و بر روی کلیه و کبد تاثیراتی دارند و این تاثیرات یکی از عوامل اثبات شدهای است که در زمینه مرگهای بیمارستانی کرونا مطرح میشود. از طرفی مراقبتهای بیمارستانی ما به دلیل تراکم و ازدحام بیماران، کمبود تخت و کمبود پرسنل بیمارستانی دچار مشکل میشود. باید توجه کرد که میزان تخت بیمارستانی در کشور، قبل از کرونا هم کافی نبود. از طرفی بیماران دیگر مانند تروما، سرطانها، بیماریهای زمینهای و... هم همچنان نیاز به ارائه خدمت دارند. از طرفی هم کرونا ۵۰ درصد تختهای بیمارستانی ما را اشغال کرده است. بنابراین قطعا با یک تراکم حجم بیمارستانی مواجه شدهایم. اگر بیمارستانی به صورت کامل و فول بستری شد، این تراکم خودبه خود میزان مرگ و میر و آسیب را افزایش میدهد. حال بر این موضوع، کمبود پرسنلی و تجهیزاتی را هم اضافه کنید.
او اظهار کرد:
اگر کمبود پرسنلی جبران نشود، طبیعتا مراقبت لازم ارائه نمیشود. اگر به بخشهای کرونا سر بزنید، توصیه میکنند که همراه با بیمار بیاید زیرا پرسنل ندارند و بالاخره بیمار مبتلا به کرونا، نیاز به خوردن غذا و رفع سایر نیازهایش دارد و از آنجایی که کادر نیست، میگویند همراه با بیمار بیاید. حال این اقدام منجر به ابتلای همراه بیمار میشود، سپس به خانه میرود و خانواده مبتلا میشوند. بنابراین سیکل جدیدی در ایجاد بیماری خواهیم داشت. از طرفی کمبود تخت هم مزید بر کمبود پرسنل میشود. در حال حاضر تختهای ICU پر هستند. طبیعتا این سیکل در حوزه درمان با یک ورودی سخت همراه میشود و طبیعتا بیماران بدحالتر میتوانند بستری شوند و به بیمارانی که حال بهتری دارند، اعلام میکنند که به خانه بروند که برخی از آنها بدحال شده و این سیکل معیوب ادامه مییابد.
ظفرقندی با بیان اینکه علت بالا رفتن مرگهای ناشی از کرونا این است که در سر چشمه درست عمل نکردیم گفت:
در سر چشمه جلو مشکلات را با یک بیل نگرفتیم و حالا نمیتوان با یک پیل هم جلو آن را گرفت. در سرچشمه مشکل این است که پیشگیری به درستی انجام نمیشود، میزان تستمان کافی نیست، پیگیری افراد مبتلا و ردیابی و پیگیری افراد مبتلا انجام نمیشود و مشکل به بیمارستان منتقل میشود.
وی با تاکید بر اینکه پروتکلها باید الزامآور باشند اظهار کرد:
ما در این مدت دو الزام جدی داشتیم؛ یکی سیزده به در و یکی هم اربعین و دیگر الزامات جدی نداشتیم. علاوه بر اقداماتی که اعلام کردم، پروتکلها هم باید الزام آور باشند. ما الزام جدی را هیچگاه اجرا نکردیم. در مسافرتها، تجمعات و ... الزام جدی نداشتیم. نمیدانم چه کسی باید پاسخگو باشد؟. تجمعاتی که در مشهد برگزار شد و صحنههایی که در آن استادیوم دیدیم، بسیار بد بود. هر تجمعی در این شرایط یک نوع قتل است. زیرا زنجیرهای را آغاز میکنیم که به مرگومیر بالا منجر میشود. متاسفانه یکی از علل اصلی بالا بودن میزان ابتلا و مرگ و میر این است که علیرغم درخواستهای مکرر سازمان نظام پزشکی و جامعه پزشکی، رفتارهای الزامآور یا کنترلهای محدودکننده واقعی که در همه کشورها وجود دارد، انجام نشده است. از روز اول هم اعلام کردیم که این کنترلهای الزام آور کار وزارت بهداشت نیست و توان وزارت بهداشت به این اقدام نمیرسد، بلکه نیروی نظامی، انتظامی و کنترلی نیاز دارد و لازمه این اقدامات این بود که تمام قوا و تمام توان نظام وارد شود اما این اتفاق نیفتاد. باید عزمی ملی وجود داشته باشد.
ظفرقندی درباره ایجاد ایمنی گلهای در حوزه کرونا گفت:
بحث ایمنی گلهای موضوعی بود که در ابتدای بیماری کووید-۱۹ مطرح شد و قاعده آن هم این است که اگر ۶۵ درصد جمعیت یک کشور، مبتلا شدند، دیگر آن بیماری کنترل شده و انتقال کاهش مییابد اما با توجه به اینکه اولا هنوز واکسنی برای کرونا ایجاد نشده و دوما عود بیماری مشاهده شد. این درحالیست که پیش از این تصور میشد اگر یک نفر به یک بیماری ویروسی مبتلا شد، شاید دیگر مبتلا نشود اما در حال حاضر در کرونا و در صدها نمونه میبینیم که فرد شش ماه قبل به کرونا مبتلا شده و حالا مجددا تست تشخیصیاش مثبت شده است. بنابراین ایمنی گلهای دیگر معنایی ندارد و هیچ مبنای علمی برای این موضوع وجود ندارد. بنابراین ماهیت ویروس به گونهای است که اصلا ایمنی گلهای روی آن اثر ندارد.
ظفرقندی تاکید کرد:
اگر با روشهای علمی، محاسبات علمی و تجربیات کشورهای موفق در حوزه کرونا عمل نکنیم با مرگ و میر بیشتر در آینده مجبور میشویم که عمل کنیم. اگر وزیر کشور هم اختیارات نظام را داشته باشد، میتواند موفق شود. زیرا قوای نظامی و انتظامی در دست وزیر کشور نیست. بسیاری از کشورهای اروپایی و پیشرفته برای کنترل مسائل پیشگیرانه و الزامآور دارند از قوای نظامی و انتظامی کمک میگیرند. اگر این موارد رعایت شود، بیماری کنترل میشود اما در غیر این صورت مرگ و میرها ادامه یافته و مجبور میشویم با تلفات بیشتر به این اقدامات عمل کنیم. بالاخره کادر درمان دارد تلاش خود را انجام می دهد،اما اگر این روند اصلاح نشود، از کادر درمان حمایت و محافظت نشود و تشویق و تسهیلاتی که لازمه زندگی اش است، به او ندهند، دیگر نیرویی نمی ماند. یک سوم کادر درمان در بسیاری از بیمارستان ها مبتلا شدند و این شرایط خوبی نیست.