خط فقر خانواده سه نفره در تهران ۲۰ میلیون تومان است
هادی موسوینیک بیان کرد که درحالحاضر نرخ فقر ما معادل ۳۰درصد است. این به معنای آن است که حدود ۲۶میلیون نفر از ایرانیان توانایی برآورده کردن نیازهای اساسی خود را ندارند.
به گزارش اسپادانا خبر و به نقل از دنیای اقتصاد، او ادامه داد:
در چنین شرایطی باید همه انرژیها معطوف به این باشد که کسبوکارها از رونق برخوردار شده و رشد اقتصادی باکیفیتی محقق شود. اما این مساله به این معنا نیست که درحالحاضر امکان بهبود وضعیت وجود ندارد اما بهبود وضعیت فعلی فقر در شرایطی که دولت دارای کسری بودجه است و نرخ فقر هم بالاست منوط به این است که با تغییر رویکرد در سه زمینه منابع به صورت بهینهتری تخصیص یابند. اولویتبندی افراد از مهمترین مواردی است که باید با تغییر رویکرد همراه باشد. در بحثهای مربوط به فقر، اصطلاحی با عنوان فقر شدید وجود دارد که به افرادی اطلاق میشود که توانایی برآورده کردن نیازهای غذایی خود را نیز ندارند. درحالحاضر نرخ فقر شدید در ایران حدود ۵درصد است. با توجه به اینکه اطلاعات زیادی از این افراد در دسترس نیست تلاش برای کسب اطلاعات از این افراد و همچنین تلاش برای بهبود وضعیت تغذیه آنان باید در اولویت باشد. درحالحاضر بسیاری از ایرانیان کالری موردنیاز خود یعنی ۲۱۰۰ کالری در روز را دریافت نمیکنند. بنابراین بهبود تغذیه مردم باید مورد توجه قرار بگیرد. حتی اگر امکان حمایت از تغذیه کل افراد جامعه وجود نداشته باشد میتوان با تمرکز بر بهبود وضعیت تغذیه کودکان، گامهای بزرگی برداشت. اولویت دوم اصلاح نظام حکمرانی رفاه اجتماعی است. درحالحاضر ۲۵درصد از منابع بودجه دولت به حوزه رفاه اجتماعی تخصیص پیدا میکند که با توجه به عملکرد فعلی باید اصلاحاتی در ساختار آن رخ دهد. اولویت سومی که باید در نظر داشت هماهنگی نهادها، دستگاههای حمایتی موجود و همچنین ارزیابی سیاستهای این دستگاهها است.
زهرا کاویانی، عضو هیئت علمی مرکز پژوهشهای مجلس نیز با بررسی روند تغییرات نرخ فقر در دو دهه اخیر گفت:
از سال ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۴ نرخ فقر در ایران معادل ۱۰درصد بوده که کمترین میزان فقر در دو دهه گذشته است. از سال ۱۳۵۸ به بعد بهمرور نرخ فقر دارای روند صعودی شده و در سال ۱۳۹۰ به حدود ۲۰درصد میرسد. در ۳ سال بعدی دور اول تحریمها آغاز شده و نرخ فقر نیز به ۲۲درصد میرسد. با اینحال از سال ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۶که سالهای پسابرجامی است نرخ فقر کاهش مییابد البته تحولات نرخ فقر در این زمان بیشتر از آنکه نشاندهنده کاهش فقر باشد، پیشگیری از افزایش فقر است. تحولات زیر خط فقر نیز از اهمیت زیادی برخوردار است. در سالهای پسابرجام با وجود آنکه ما ثبات در نرخ فقر داشتیم، فاصله فقرا با خط فقر کمتر شده بود. بنابراین میتوانستیم امیدوار باشیم که در صورت تداوم ثبات اقتصادی، فقرا بتوانند از خط فقر خارج شوند. به عبارت دیگر در این سالها شکاف فقر به کمترین میزان خود رسیده بود. پس از این ما وارد فاز دوم تحریمها میشویم و نرخ فقر از حدود ۲۰درصد به حدود ۳۰درصد میرسد. درحالحاضر میتوان گفت با ثبات نرخ فقر در ۴ سال اخیر ما به نرخ تعادلی ۳۰درصد از جامعه زیر خط فقر رسیدهایم. یکی از نکات مهم در مورد نرخ فقر تعادلی این است که تغییر آن بهسادگی امکانپذیر نیست. علاوه بر این در سالهای گذشته شکاف نرخ فقر بیشتر شده و امکان آنکه فقرا بتوانند از دام فقر خارج شوند کمتر شده است. در نهایت میتوان گفت فقر در چند سال گذشته در ایران تعمیق یافته است.
عطیه وحیدمنش نیز معتقد است:
در شرایط فعلی دولت نباید به سوی شوکدرمانی برود و از آنجا که اصلاح قیمت سوخت اجتنابناپذیر است بهتر است این کار در چند مرحله اتفاق بیفتد و سپس از خانوارهای فقیر حمایت شود.
زهرا کاویانی در این زمینه بیان کرد که در شرایط فعلی اصلاح قیمت حاملهای انرژی یک ضرورت است. بااینحال به جای افزایش قیمت، باید به سمت بازارسازی حاملها برویم. در این زمینه یکی از نکات مهم آن است که منابعی که قرار است از آن برای جبرانسازی استفاده شود، نباید به درآمدهای ناشی از افزایش قیمت سوخت گره بخورد. اگر این اتفاق بیفتد سهم عظیمی از درآمدها صرف سیاستهای حمایتی شده و منبعی برای سرمایهگذاری در بخش مربوط به نفت وجود نخواهد داشت. نکته دیگر این است که دولت درحالحاضر پایگاه اجتماعی لازم برای اتخاذ چنین سیاستهایی را ندارد و اعتمادسازی باید مقدمهای برای انجام این اصلاحات باشد.
هادی موسوینیک گفت که ما درحالحاضر بیش از هرچیزی به آرامش نیاز داریم و هرگونه شوکدرمانی میتواند به مسیر اصلاحات آسیب بزند.