آمدیم بمانیم و حکومت را تحویل امام زمان بدهیم | اسپادانا خبر
 
 
شنبه، 1 ارديبهشت 1403 - 1:23

آمدیم بمانیم و حکومت را تحویل امام زمان بدهیم

شماره: 12934
Aa Aa

ضرغامی، رئیس پیشین صدا و سیمای ایران گفته نفوذ در تمام بخش‌های اجرایی ایران جدی است؛ چاره ای نداریم جز اینکه زیرمیز پدرخوانده ها بزنیم.

من مستقلم و با بقیه فرق می کنم؛
آمدیم بمانیم و حکومت را تحویل امام زمان بدهیم

نفوذ در تمام بخش‌های اجرایی کشور امری جدی است. حتما دشمنان برای ما برنامه ریزی می‌کنند. آنها با 10 لایه می‌آیند و مثلا می‌گویند که چرا خودتان را برای تولید چیزی معطل می‌کنید که مزیت نسبی ما نیست آن را رها کنید می‌توانیم معامله‌ای کنیم و مشابه آن را از خارج بیاوریم که ارزان‌تر هم می‌شود.هر جایی که ساختار و حتی مدیریت آن کارآمد باشد را آنقدر برایش حاشیه‌سازی می‌کنند و کالای جانشین تعیین می‌کنند که اصلا می‌بینید من هر چه می‌خواهم انقلابی فکر کنم نهایتا می‌گویم راست می‌گویند فعلا بروید از خارج بخرید تا خرمان از پل بگذرد. استعمار این کاره است یعنی تمام ضوابطش را بلد است و تجربه‌های تاریخی‌اش را دارد. ما در یک جاهایی به اصطلاح جوان‌های امروزی baby هستیم.

به گزارش اسپادانا خبر، عزت الله ضرغامی، رئیس پیشین سازمان صدا و سیمای ایران در گفتگو با ایسنا می گوید:

آداپته کردن و اتصال برقرار کردن در مدیریت خیلی مهم است. چه طور ما برای یخچال خانه‌مان آداپتور می‌گذاریم؟ در مسائل اجتماعی و سیاسی هم آداپتور می‌خواهیم که آن را نداریم. ما بین جناح‌های سیاسی دعواهایی داریم که همدیگر را نابود می‌کنند اما آداپتور نداریم؛ کسانی که این جریانات را بهم وصل کنند. ما در مسایل سیاسی و اجتماعی نیاز به آداپتور و کسانی داریم که جریانات را به هم وصل کنند یکسری جریانات باید در کشور کار کنند اما به هر دلیلی سایه هم را با تیر می‌زنند. یک جاهایی بین دو جریان سوء‌تفاهم است البته من بحث فتنه را ندارم، فتنه 88 یک پروژه مستقل است بعضی‌ها این حرف‌ها را در آن چارچوب قرار ندهند.

او ادامه داده است:

ما داریم نفس کشیدن را از فرزندان، نوه‌ها و نسل‌های آینده دریغ می‌کنیم. بعضی روزها در تهران نمی‌شود نفس کشید. هزار جور بیماری ایجاد می‌شود و ما در طول یکسال 10 – 15 روز هوای پاک نداشتیم. این را مقایسه کنید با تهرانی که وقتی قاجار آن را به عنوان پایتخت اعلام کرد باغ، اشجار، کوه و زیباترین مناطق را داشت. افراد و کارشناسانی که پروژه‌شان تهران بوده می‌گویند سقف جمعیتی‌ تهران چهار میلیون نفر بوده که نباید به این سقف می‌رسید اما الان ببنید آیا تهران سرو ته دارد؟ بخش زیادی از اینها در دوران انقلاب انجام شده نه این‌که اگر قبلی‌ها بودند این کار را نمی‌کردند. ممکن بود که آنها 100 برابر بدتر عمل می‌کردند. ما این دو قطبی‌ها را ساخته‌ایم. عکسی از میدان ولیعصر در 50 سال گذشته پخش می‌کنند و می‌گویند تهران چه آب و هوای خوبی داشته و چقدر خلوت است و مردم در حال قدم زدن هستند. من می‌گویم اگر شاه بود وضع بدتر می‌شد و شاید خیلی از کارها را در شهر نمی‌توانستیم انجام دهیم اما ما که انقلابی هستیم، منطق داریم و برای مردم کار می‌کنیم نباید دچار این مشکلات شویم. بعضی‌ها از تحول فرار می‌کنند و می‌ترسند. من به آنها می‌گویم حرف تحول را می زنید ولی با عینک ارتجاع نمی‌شود تحول را مدیریت کرد، اصلاً عینکشان این اجازه را نمی‌دهد که کمی تغییر را ببینند بلکه تا قدری تغییر می‌بینند احساس می‌کنند به صد جای دیگر بر خورده است. من با این افراد که نیروهای انقلابی هم هستند خیلی درگیری دارم، تا متفاوت حرف می‌زنی، می‌میرد. تحول، حرف، لقلقه زبان و حرافی نیست، بلکه عمل است. انقلاب یک پروژه نبود بلکه یک پروسه است؛ ما آمده‌ایم که بمانیم، نیامدیم تحویل بدهیم و برویم. ما مارکسیسم نیستیم، ما حکومت شوروی نیستیم، مثل یک حکومت آهنی که قدرت آن را هم نداریم و در آن سطح هم نیستیم که بعد از ۷۰ سال فروپاشی شد و رفت. حکومت ما، حکومت شوروی نیست بلکه حکومت ما بر پایه نظام عدل اسلامی است، آمدیم به فضل خدا بمانیم و حکومت را تحویل امام زمان بدهیم. اعتقادمان این است و این به ما انگیزه می‌دهد کار کنیم. انگیزه دیگری نداریم حالا که اینطور است تحول مهم است یک جاهایی باید تغییر کند این را باید بفهمیم.

ضرغامی می گوید:

شعار من برای انتخابات اگر وارد صحنه شوم «فرصت زندگی» است. من در حال تبیین این موضوع هستم. مردماگر وارد صحنه انتخابات شوم شعارم «فرصت زندگی»‌ است؛ باید از زندگی‌شان لذت ببرند. یک زمانی هست که شما یک ماهی را در لیوان آب می‌گذارید و او زنده است اما آیا زندگی می‌کند؟ آیا مردم ما زندگی می‌کنند؟ هر چه جلوتر می‌رویم وظیفه خود را برای کاندیداتوری در انتخابات سنگین‌تر می‌بینم و وقتی صحنه و آرایش را می‌بینم، بیشتر احساس تکلیف می‌کنم. من مستقلم. با بقیه فرق می کنم. بسیاری از دوستان عزیز ما که در حوزه انتخابات فعال هستند یک جوری وابسته به جریانات سیاسی هستند. البته افراد مستقلی هم داریم ولیمستقل هستم و هیچ نسبتی با جریانات سیاسی ندارم. بعضی حزب اللهی ها و جریانات آن طرف می گویند چطور قشر خاکستری را جذب کنیم. 5 تا 10 درصد به این طرف و 5 تا 10 درصد به آن طرف تمایل دارند و 80 90 درصد خاکستری هستند. همه حرف شان این است که چطور این ها را جذب کنیم. شعار من این است که من خودم خاکستری‌ام. من غلط می‌کنم که بگویم خودم قبه نور هستم و بقیه خاکستری هستند. حتی می‌خواستم رنگ خاکستری را برای خودم انتخاب کنم. سالهاست می‌گویم اصول‌گرا و اصلاح‌طلب پوست خربزه زیر پای ملت بوده است.  پارسال یک عده آمدند شعار دادند «اصلاح طلب، اصول‌گرا دیگه تمومه ماجرا» من گفتم اینکه شعار من است.  باید زیر میز بزنیم، زیر میز انحصار، رانت، دروغگویی، رفیق بازی، تبارسالاری و پنهان کاری. چاره ای نداریم جز اینکه زیرمیز بزنیم. راه یگری نیست وگرنه با کارهای رفرمی چیزی حل نمی‌شود. آزادی دستاورد بزرگ انقلاب است. ما استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی را به عنوان چهار دستاورد داریم اما من معتقدم بعضی جاها این‌ها را کاریکاتوری و از تو خالی می‌کنیم. رهبری هم دائما هشدار می‌دهند و می‌گویند نگذارید واقعیت‌ها و ارزش‌های انقلاب کاریکاتوری شود. یک موقع به اسم انقلابی و متدین، کل امکانات در اختیار داری و از ترس همه را معطل گذاشته‌ای. خسارت این بیشتر از اختلاس است. هیچ کسی در کشور مسئول حیف نیست. آقای راشد یزدی که خودش یک حکیم است این‌ها را محتکران قدرت می‌داند. احتکار که فقط کیسه برنج نیست. کسی که از قدرتش استفاده نمی‌کند محتکر است و باید محاکمه شود.

او ادامه می دهد:

رئیس جمهور ما یک سال جواب تلفن وزیر را نمی‌دهد. رئیس دولت باید جلسه را اداره کند و از طرفی همه زنبیل می گذاشتند که یک دقیقه با آقای روحانی صحبت کنند. عملا او دیگر نمی توانست جلسه را اداره کند و بعد همه این ها در نوبت بودند. آقای روحانی هم به شدت یک آدم اداری است. اگر یادداشتی به ایشان می دادی می گفت باید بررسی حقوقی و کارشناسی شود. من راجع به همین موضوع با ایشان در جلسه شورای انقلاب فرهنگی درگیر شدم. ما 40 مصوبه شورا را داریم که از 100 فیلتر ردشده ولی از فیلتر خود آقای روحانی که خودش عین فیلتر است رد نمی‌شود. می‌گفتند چه کسی طرفدار فیلترینگ است چه کسی نیست، من می گویم آقای روحانی خودش فیلتر است. اگر قرار است یک دستور در شورای عالی فضای مجازی یا شورای عالی انقلاب فرهنگی مطرح شود هزار بار چرخ می خورد و اگر ایشان بگوید نه مطرح نمی شود اما وقتی موضوعی مطرح و تصویب شد نمی شود بهانه بیاورند و آن را ابلاغ نکنند. الان که مجلس و قوه قضاییهالان که مجلس و قوه قضاییه انقلابی داریم بهترین فرصت است که رییس جمهور آینده زیر میز بزند انقلابی داریم بهترین فرصت است که رئیس جمهوری که روی کار می آید زیر میز بزند. خیلی چیزها را باید دور بریزیم. مردم گرفتارند. الان ارزیابی ام بر اساس نظرسنجی ها این است که میزان مشارکت مردم خیلی خوشحال کننده نیست و پایین است و چون ما در انتخابات قبلی رکورد کاهش مشارکت ملی را داشتیم طبیعی است که نگران باشیم. در این مملکت برخی کارشناس نظر رهبری شده‌اند. گرفتاری ما این است. من اسم این‌ها را «آقا اجازه» گذاشته‌ام. بحث رهبری یک طرف است و بحث پدرخوانده‌هایی که در این مملکت تولید شده‌اند یک طرف دیگر. برخی سیاسیون ما robot شده‌اند، هر حرفی به آن‌ها می‌زنی می‌گویند باید با حاج آقای و دکتر فلانی هماهنگ کنم ببینم نظر او چیست. این‌ها پدرخوانده‌ها و قیم‌هایی هستند که هیچ هنری هم ندارند. هر وقت هم که وارد می شوند کار را خراب می کنند. ما باید زیر میز پدرخوانده‌ها بزنیم. به من می‌گویند وقتی راهت راباید زیر میز پدرخوانده‌ها بزنیم جدا می‌کنی رأی نداری. من می‌گویم گور پدر آن رأیی که باید سرسپردگی یک مجموعه را بر عهده بگیری و پدرخواندگی و قیم مآبی را تأیید کنی که رأی تو دو تا بالا برود. بعضی‌ها کارشناس آقا شده‌اند. اولا می‌گویند همه چیز را باید از آقا اجازه گرفت. خیلی‌هایشان راست نمی‌گویند. بعضی هایشان راست می گویند و می خواهند جزئیات را سوالبعضی‌ها کارشناس آقا شده‌اند و می‌گویند همه چیز را باید از آقا اجازه گرفت کنند که غلط است، آقا خودش این را قبول ندارد. ولی خیلی ها هم آنقدر سوال می کنند که ببینند کجا به نفع شان است و حرف خودشان را به اسم آقا به خورد مردم بدهند.

ضرغامی میگوید:

اگر همیشه مشارکت حداکثری مستحب بوده در این انتخابات واجب است. این دوره، دوره خاصی است. آحاد مردم باید بیایند که دوباره بر مشروعیت نظام صحه بگذارند و بگویند پای نظام هستیم. در این شرایط است که دشمن ناامید می شود، مشروعیت ما تثبیت می‌شود و این به مسئولین قدرت می‌دهد که برای مردم کار کنند. امیدواریماگر مردم به میدان بیایند و دوباره بر مشروعیت نظام صحه بگذارند دشمن ناامید و مشروعیت ما نثبیت می‌شود این طور شود و مردم با درک صحیح شرایط حضور پیدا کنند، ناامیدی و گله گذاری را کنار بگذارند. البته حق دارند، یک جا موضع انفعال به آن‌ها دست می‌دهد و مسئولین را مقصر می‌دانند و نمی‌خواهند همکاری کنند. باید به آن‌ها حق دارد که بعضی موقع‌ها کنار می‌ایستند ولی این راهش نیست. سرنوشت ما به دست خودمان است. این طور نیست که بایستیم و ببینیم چه اتفاقی می‌افتد. ما سرنوشت خودمان را تعیین می‌کنیم. وقتی آحاد مردم حضور پیدا کنند حتما نتیجه‌اش نتیجه خیری برای مردم خواهد بود.

 

 

نسخه PDF نسخه چاپی ارسال به دوستان