باید از زمانی ترسید که آتشفشان گرسنگان ایران هیچ ترمزی را نپذیرد
مجید ابهری، جامعهشناس و آسیبشناس در ایران گفت:
بلاتکلیف گذاشتن مردم درباره هزینههای درمان در کنار افزایش لحظهای قیمتهای اقلام ضروری و خوراکی باعث مشکلات روحی و روانی در هر فرد میشود. هزینههای نامرئی و معنوی نیز مانند مرگ عزیزان و عدم برگزاری مراسم یادبود و سوگواری در شرایط شیوع کرونا، سبب ضربات روحی میشود. وقتی برای مرگ عزیزی فرصت برگزاری ترحیم نداشته باشیم تا همیشه داغی بر سینه خواهد ماند. تخلیه افسردگیهای ناشی از فقدان در شکل و قالب مذهبی و سنتی میتواند بخشی از دردها و دشواریها را درمان کند. این عوامل تاثیرگذار در کاهش تابآوری روحی و روانی جامعه موثر است و فقدان آنها باعث وجود مشکلات روحی و روانی میشود.
به گزارش اسپادانا خبر، او در گفتگو با روزنامه آرمان ملی ادامه داد:
سرقت لوازم اتومبیل، موتور و دوچرخه، کیف و موبایلقاپی، زورگیری و... از سوی برخی از افراد که در فشارهای دشوار مالی گرفتار شدهاند، موجب تفکر و تاسف است. توقع این بود که حداقل دولت با ابزارهای خدماتی و رفاهی به کمک بازنشستگان، بیکاران و بیماران، سالخوردگان و زنان سرپرست خانوار بشتابد چراکه گروههای یاد شده علاوه بر نیازمندان قبلا ذکر شده، روزگار بسیار سختی را سپری میکنند. افزایش طلاقهای عاطفی و غیررسمی، چهره سیاه خود را در فصل پایان کرونا نشان خواهد داد. هیچکس بهفکر خانوادههای داغدیده و مصیبتزده نیست در حالیکه باید روانکاوان، روانشناسان و مددکاران بدون فوت وقت به کمک مصیبتدیدگان بشتابند.
ابهری گفت:
منشور حقوق شهروندی در اواخر دولت یازدهم و اوایل دولت دوازدهم از سوی رئیسجمهور منتخب وعده شد اما اتفاقاتی نظیر حادثه مشهد و مرگ جوانی که به اعتیاد دچار بود یا درگیری با دختری که در آبادان زخمی شد یا موارد دیگر مانند خودکشیهای آشکار و پنهان، حملات فیزیکی به دیگران، درگیریهای لفظی و افزایش درگیری بین افراد خانواده در دوران قرنطینه و آسیبهای مشابه از نتایج کمتوجهی به حقوق شهروندی است درحالیکه آقای روحانی در اواخر دوران اول ریاستجمهوری دوره اول، موضوع اجرای کامل حقوق شهروندی را ترجیعبند صحبتهای خویش کرده بود.خشونت در فضای مجازی و کاهش چشمگیر سطح نشاط اجتماعی باعث بالا رفتن افسردگی، انزوا، خودکشی و تلخکامیهای دیگر شده و این موارد در دوران پساکرونا بیشتر از شرایط فعلی خواهد بود. در حال حاضر گسترش رفتارهای خشونتآمیز در روابط اجتماعی و پدیده سرقتاولیها هیچ نشانی از منشور شهروندی ندارد و باعث نگرانی جامعهشناسان شده است. باید از روزی ترسید که در مقابل آتشفشان خشم و غصه و اشک دیگر کاری از دست هیچ کسی برنیاید و آن زمان بیان راهکارها دیر شده باشد.
این جامعه شناس ادامه داد:
ما در کشور کمبود قوانین نداریم بلکه با تورم قانون روبهرو هستیم. نکته اساسی عدم اجرا، کمتوجهی یا اجرای ناقص قوانین موجود است. اگر همین قوانین را با وجدان کار انقلابی و تقوای مالی به اجرا درآوریم دیگر بعضی از مسئولان نمیتوانند برای شنا و سونای آخر هفته به کشورهای حاشیه خلیجفارس بروند و روز بعد در پشت میزشان از مشکلات و دردهای مردم بگویند. عدهای از رفاه زیاد و تورم درآمد دچار زحمت شدهاند ولی در مقابل فروش نوزاد به شکل چشمگیر و آزاردهندهای رشد یافته یا مردم برای سیر کردن شکمشان روبه سرقت تلفن همراه یا کیفقاپی آوردهاند. نه اینکه قبلا این موضوعات در جامعه وجود نداشته بلکه این رفتار نادرست غیرانسانی در حال حاضر دو تا سه برابر شده است مخصوصا فروش نوزادانی که حاصل روابط معتادان و فقراست. در کنار این موضوع پیشفروشی نوزادان بر حسب سفارش و همچنین فروش جنین، روشی است برای کسب درآمد و تامین مخارج خانوادههایی که این روزها درآمدی ندارند. همچنین فروش اعضای بدن مانند کلیه یا قسمتی از کبد و... تا حدی زیاد شده که کافی است سری به بیمارستانها تخصصی کلیه در تهران و شهرهای بزرگ بزنیم. مثلا در میدان ونک، کافی است به بیمارستان شهید هاشمینژاد بروید تا ببینید تمام کوچهها، کرکرههای پارکینگ منازل، تیرهای چراغ برق و تابلوهای راهنمایی و رانندگی پر از اعلامیه فروش کلیه با گروه خونی مختلف است. همچنین فروش مو و گیسوان بلند در خیابان منوچهری تهران به عنوان یک امر روزانه در حال انجام است. کافی است که به فروشگاههای مخصوص فروش کلاهگیس و مو مصنوعی مراجعه کنید تا با قیمتهای آن برحسب سانتیمتر، رنگ و تعداد دفعات قطع مو مواجه شوید. امیدوارم دولت هر چه سریعتر فکری به حال گرانی و تورم و فقر روزافزون جامعه کند وگرنه شاهد اقدامات دیگری برای سیر کردن شکم خواهیم بود. از جناب رئیسجمهور و وزرای محترم، نمایندگان جهادی مجلس شورای اسلامی تقاضا دارم به هشدار جامعهشناسان و آسیبشناسان گوش دهند و هر چه زودتر فکری به حال شرایط موجود کنند. گفتن این سخنان سیاهنمایی و از سر بدخواهی کشور، مردم، نظام و انقلاب نیست، ما فقط دلسوزانی هستیم که کاری از دستمان برنمیآید چرا از اساتید جامعهشناسی که در گوشه عزلت نشستهاند نمیپرسید در کدام مسیر باید حرکت کنیم که فقر و آسیبهای ناشی از آن کمتر شود. بسیاری از مدیران و مسئولان ارشد کشور سکوت و صبر و آرامش مردم و تهیدستان را بهحساب عملکرد خود میگذارند درحالیکه رفتارهای نیازمندان و فقرا در زمینه طغیان اجتماعی و نافرمانی مدنی فقط با ترمز ایمان و وفاداری به نظام بوده است و باید از زمانی ترسید که دیگر آتشفشان گرسنگان هیچگونه ترمزی را نپذیرند.