مدیریت حوزه های علمیه تعرض به آیت الله صافی را محکوم کرد

بسم الله الرحمن الرحیم

مرجعیت در اندیشه اسلامی و مکتب اهلبیت(ع) از جایگاهی رفیع و با عظمت برخوردار است و صیانت از آن وظیفه شرعی و انقلابی و ملی همگان است و همواره امام راحل (قدس سره) و رهبری معظم انقلاب اسلامی(مد ظله العالی) بر آن تاکید داشته اند.

مراجع تقلید شیعه همواره در طول تاریخ پر از فراز و نشیب جامعه اسلامی در دفاع از کیان اسلام، ارزش‌های اسلامی و مکتبی و حقوق و منافع مردم مسلمان و ملت ایران پیشرو بوده، بابصیرت، آگاهی و دلسوزی نسبت به حل مشکلات نقش خویش را مجاهدانه ایفا کرده و می‌کنند و خاطرات فراوانی در اذهان مردم متدین ایران از این نقش‌آفرینی های به-هنگام نقش بسته و به یادگار مانده است.

در این روزها، واکنش ناروا و دور از انصاف نسبت به دیدار یکی از قله های علمی حوزه‌های علمیه و مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی(دامت برکاته) که سابقه ای درخشان و دیرین و پرافتخار در خدمت به اسلام عزیز و حوزه های علمیه و نظام اسلامی و مکتب جعفری داشته اند و از باب خیرخواهی و دلسوزی نسبت به وضعیت اقتصادی و فشارهای کمرشکن به مردم، کارگزاران نظام را به حل مشکلات اقتصادی و راه های آن توصیه کرده اند موجب تاسف و تأثر حوزه های علمیه می باشد.

حوزه های علمیه ضمن دعوت همه نخبگان، سیاستمداران و اهالی رسانه و فرهنگ به همدلی و هم افزایی و تبعیت از تدابیر حکیمانه رهبر معظم انقلاب در مسیر پرپیچ و خم گذر از مشکلات کشور، هرگونه تعرض به ساحت مرجعیت را محکوم کرده از مسئولان محترم و هم ارباب رسانه انتظار دارد زمینه های اینگونه اقدامات را بر طرف نمایند.

مرکز مدیریت حوزه های علمیه

سایت رجانیوز در یادداشت جدید خویش نوشته است:

نقد رجانیوز به مواضع حضرت آیت‌الله صافی گلپایگانی حفظه الله در دیدار با رئیس مجلس، واکنش‌های زیادی به همراه داشته است. یکی از این واکنش‌ها مربوط به سخنان آقای علوی بروجردی است که متأسفانه اصل نقد و محتوای آن را به حاشیه برده و در فضایی غیرمنطقی به مساله پرداخته است. آقای علوی بروجردی با حرارت بالا از دغدغه مرجعیت برای مردم سخن می‌گوید و می‌پرسد آیا انتظار دارید ایشان در دیدار با مسئولان فقط تعریف و تمجید کنند؟

همانگونه که گفته شد اصل سخن رها شده و با استفهام نابجا مسیر نقد منحرف شده است. چه کسی گفته باید در حضور مسئولان فقط تعریف و تمجید کرد؟ اتفاقاً نکته همینجاست که چرا در هشت سال گذشته در برابر مسیر غلطی که پیگیری می‌شد سخنی شنیده نشد؟ نقد اینجاست که چرا مفاهیم بلند انقلاب از جمله «استکبارستیزی» به «قهر» با دنیا فروکاسته می‌شود؟ آقای علوی! کسی انتظار تمجید و تعریف ندارد. بگذریم از اینکه عده‌ای هشت سال در این کشور هر چه خواستند کردند و جز تعریف و تمجید نشنیدند؛ حتی زمانی که از جواز نقد پیامبر(ص) سخن گفتند، ولایت امیرالمومنین(ع) را ناشی از مقبولیت مردمی دانستند و درباره مذاکره سیدالشهداء(ع) با عمرسعد نظریه دادند.

آقای علوی بروجردی، مساله دقیقا همین است که برخی حضرات علما و مراجع معظم تقلید غیر از زمانی که کسی به دیدارشان نرفته سخنی برای مردم ندارند. چرا در سال‌های طولانی که پایه‌های استقلال نظام با اقدامات دولت روحانی به لرزه درآمده بود کسی به یاد مردم نبود؟ در آبان ۹۸ و سیل و زلزله چرا کسی به یاد مردم نبود؟ زمان تاراج اموال بیت‌المال توسط نزدیکان دولت روحانی و فروش کشور چرا کسی به یاد مردم نبود؟ امروز لباس «حمایت از مردم» به تن کسانی که سقف دغدغه‌شان در اوج غربت نظام اسلامی و خرد شدن استخوان مردم زیر بار تورم و گرانی از «تعطیلی فلان مناسبت» و «جشن‌های نهم ربیع» بالاتر نرفت کمی زار می‌زند. جنابعالی چنان از استقلال حوزه سخن می‌گویید که گویا نظام را بدهکار حوزه می‌دانید و فراموش کرده‌اید که حمایت‌های جمهوری اسلامی باعث احیای حوزه‌های علمیه‌ای شد که در سال‌های میانی حکومت پهلوی در آستانه تعطیلی و حذف کامل بود هر چند ناکارآمدی، سستی و فاصله عمیق جریان سنتی حوزه از مبانی انقلاب به حدی بود که امروز بخش مهمی از حوزه علمیه را به وضعیتی دچار کرده که فرسنگ‌ها با حوزه مطلوب فاصله دارد.

مردم از آن چه در سال‌های قبل گذشت فهم روشنی دارند و به خوبی کسانی که دغدغه مردم را داشتند به خاطر سپرده است. تئوری تعامل گسترده با دنیا! را هم سنجیده‌اند و بدون اینکه نیاز به گفتن کسی باشد آثار آن را در زندگی روزمره خود مشاهده می‌کنند. جای تعجب است که در چنین شرایطی و پس از هشت سال دوباره قرار باشد چنین توصیه‌هایی آن هم به بهانه حمایت از مردم به گوش برسد و صدای کسی هم درنیاید. اینجا جمهوری اسلامی است و مناسبات آن با کلیسای قرون وسطی و تکفیر منتقدان کشیش‌ها بسیار تفاوت دارد.
قبلاً گفتیم و باز هم می‌گوییم. انقلاب خمینی آن اسلامی که استکبارستیزی را قهر با دنیا می‌داند را به رسمیت نمی‌شناسد. جمهوری اسلامی برای «نابودی طاغوت» و «محو استکبار» طرح و برنامه دارد و این را با رفاه مردم در تعارض نمی‌بیند. هشت سال گذشته کارنامه روشنی است از عملکرد کسانی که با حمایت همین تفکر، استکبارستیزی را به قهر با دنیا تقلیل دادند و رفاه مردم را هم نابود کردند. اینجا جمهوری اسلامی است نه اروپای قرون وسطی!

ضمنا؛ مژدگانی که گربه زاهد شد، این روزها اصلاح‌طلبان هم نگران مرجعیت شده‌اند!

سید حسن خمینی نیز در صفحه خود در اینستاگرام نوشته است:

در زمره عالمان بزرگی که در قید حیات اند، دو سه تن هستند که برای من نه تنها از جهت «علم و منزلت والای زعامت» که از جهتی دیگر ارزشمند اند: «اینکه در حضورشان احساس آرامش می کنی» و حس می کنی که آنچه می گویند، هیچ ریشه ای در «منیت فردی یا محبت قبیله ای» ندارد و اینکه وقتی از پیش ایشان برمی خیزی، احساس می کنی «به هم ریختگی های وجودی ات» نظام یافته است. هرگز از آنها «دعوت به نفس» نمی بینی. [و به تعبیر ما طلبه ها، سخنانشان «اصلِ مُثبِت» ندارد یعنی نمی خواهند با لوازم سخن، فضیلتی برای خود ثابت کنند.] و یکی از آنها حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی مد ظله العالی است. به جرأت می توان گفت که دین برای ایشان، فقط و فقط«دین خدا»است.