دانشجویان آمریکا با ملت ایران هم زبان هستند

یکی از مسائلی که امروزه ما با آن مواجه هستیم موضوع جنبش دانشجویی در ایالات متحده آمریکاست. این موضوعی است که از زمان جنگ جهانی دوم تاکنون در آمریکا سابقه نداشته و وقوع آن در آمریکایی که حامی اصلی صهیونیست‌هاست اهمیت مضاعف دارد خصوصاً اینکه در دل مردم آمریکا و آن هم نخبه‌ترین طبقات جامعه آمریکا که دانشجویان و اساتید باشد این حرکت ضدصهیونیستی به صورت یک جنبش کامل، کوبنده و توفنده صورت گرفته است.

به گزارش اسپادانا خبر، او ادامه داد:

سرکوب این جنبش توسط آمریکا تابلویی شده که دموکراسی لیبرالی آمریکایی را به همه عالم نشان داده و همه فهمیده‌اند حقیقت حرف اینها چیست. چگونه می‌شود یک استاد دانشگاه توسط یک پلیس روی زمین کشیده شود و دستبند بخورد فقط به این دلیل که با صهیونیست‌ها موافق نیست؟

علم‌الهدی با تأکید بر ضرورت جریان‌شناسی جنبش دانشجویی آمریکا تصریح کرد:

ریشه این جنبش دانشجویی در دو نامه‌ای است که در سال‌های 1393 و 1394 خطاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی توسط رهبر معظم انقلاب نگاشته شد. آن زمان که این نامه خطاب به دانشجویان آمریکایی نوشته شد یک عده در داخل کشور می‌گفتند مگر امکان دارد دانشجوی آمریکایی دلبسته این مبانی و معارف شود؟ در آن نامه گفته شد «من شما جوانان را مخاطب خود قرار می‌دهم؛ نه به این علّت که پدران و مادران شما را ندیده می‌انگارم بلکه به این سبب که آینده‌ ملّت و سرزمینتان را در دستان شما میبینم و نیز حسّ حقیقت‌جویی را در قلب‌های شما زنده‌تر و هوشیارتر می‌یابم. همچنین در این نوشته به سیاستمداران و دولتمردان شما خطاب نمیکنم چون معتقدم که آنان آگاهانه راه سیاست را از مسیر صداقت و درستی جدا کرده‌اند».

او گفت:

با این لحن و خطابی که رهبر معظم انقلاب خطاب به جوانان داشت از همان‌جا این جریان آغاز شد. نامه‌ای که توسط ولی امر مسلمین جهان نوشته شده و با آن نفوذ کلام جریان یافته مسلم است در دل هر جوان و انسان آزاده‌ای حتی آمریکایی و اروپایی اثر می‌گذارد. مسئله فلسطین هم از آن زمان مطرح شد تا این جوانان حقیقت جو با دغدغه‌های انسانی و اخلاقی بیشتر آشنا شوند. ایشان در آن نامه نوشتند «یک خانواده‌ فلسطینی ده‌ها سال است که حتّی در خانه‌ی خود از ماشین کشتار و تخریب رژیم صهیونیست در امان نیست. امروزه چه نوع خشونتی را میتوان از نظر شدّت قساوت با شهرک‌سازی‌های رژیم صهیونیست مقایسه کرد؟» سوال محوری حضرت آقا این بود که «این رژیم بدون اینکه هرگز به‌طور جدّی و مؤثّر مورد سرزنش متّحدان پرنفوذ خود و یا لااقل نهادهای به‌ظاهر مستقل بین‌المللی قرار گیرد هر روز خانه‌ فلسطینیان را ویران و باغ‌ها و مزارعشان را نابود می‌کند بی‌آن‌که حتّی فرصت انتقال اسباب زندگی یا مجال جمع‌آوری محصول کشاورزی را به آنان بدهد و همه‌ این‌ها اغلب در برابر دیدگان وحشت‌زده و چشمان اشک‌بار زنان و کودکانی روی می‌دهد که شاهد ضرب و جرح اعضای خانواده‌ خود و در مواردی انتقال آنها به شکنجه‌گاه‌های مخوفند. آیا در دنیای امروز قساوت دیگری را در این حجم و ابعاد و با این تداوم زمانی می‌شناسید‌؟ به گلوله بستن بانویی در وسط خیابان فقط به جرم اعتراض به سربازِ تا دندان مسلّح، اگر تروریسم نیست پس چیست؟ این بربریّت چون توسّط نیروی نظامی یک دولت اشغالگر انجام می‌شود نباید افراطی‌گری خوانده شود؟ یا شاید این تصاویر فقط به این علّت که شصت سال مکرّراً از صفحه‌ی تلویزیون‌ها دیده شده دیگر نباید وجدان ما را تحریک کند.»

امام جمعه مشهد خاطرنشان کرد:

این نامه‌ها جوانانی را ساخت که امروز در برابر همه جنایات دولت، پلیس و سربازان آمریکایی مقاومت می‌کنند و از شعار ضدصهیونیستی دست برنمی‌دارند. اینها حتی شعارهایی را که در دانشگاه‌هایشان می‌دهند به زبان مادری نمی‌گویند و به زبان فارسی شعار می‌دهند. در این شرایط بدیهی است دولت آمریکا به وحشت بیفتد زیرا جوانان هموطن آن ها با زبان خمینی کبیر و ملت ایران به جریان مقاومت پیوسته‌اند. در مقابل دشمن، سه راه وجود دارد؛ جنگ، تسلیم یا بازدارندگی. کامل‌ترین راهبرد نیز همین بازدارندگی است یا همان با قدرت زندگی کردن است تا دشمن جرئت نکند وارد جنگ شود. این موضوع را اخیراً به چشم شاهد هستیم و مدت‌هاست دیگر هیچکس از سردمداران نظام سلطه جرئت نکرده ما را تهدید به جنگ کند آن هم حتی در شرایطی که ایران اسلامی توسط پایگاه‌های ارتش تروریستی آمریکا محاصره شده و آن‌ها مثل سگ پارس می‌کنند اما جرئت ندارند پا پیش بگذارند. همه اینها به برکت اقتدار رهبری است که به دشمن قدرت نشان داده و ملت ما را به این بازدارندگی و صلابت رسانده است. این رهبری و فرماندهی مدبرانه در درگاه خدا شکر دارد زیرا خداوند عالم فرمود «لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّكُمْ» و این شکرگزاری است که ختم به زمینه‌سازی برای ظهور حجت بالغه الهی بر زمین خواهد شد.