مساجد اصفهان ترک خوردند | اسپادانا خبر
 
 
پنجشنبه، 19 مهر 1403 - 7:51

مساجد اصفهان ترک خوردند

شماره: 22434
Aa Aa

در شهر اصفهان بالغ بر 2میلیون و 700هزارنفر جمعیت در پهنه‌های فرونشستی آن زندگی می‌کنند و در مراکز جمعیتی اطراف آن بیش از 400بنای تاریخی و بافت تاریخی ثبت شده که تمام آنها در پهنه‌ها و زون‌های فرونشست قرار گرفته‌اند.

زمین در حال بلعیدن آثار تاریخی مهم اصفهان است؛
مساجد اصفهان ترک خوردند

زمین در حال بلعیدن آثار تاریخی مهم اصفهان به‌دلیل فرونشست است.

به گزارش اسپادانا خبر، در ماه‌های گذشته ردپای فرونشست به مساجد تاریخی اصفهان رسیده است؛ آثاری مثل مسجد جامع عباسی، مسجد حکیم و عتیق و بقعه شهشهان، حمام وزیر، مسجد و حمام علی قلی‌آقا، مسجد سید، در ورودی حافظ و سپه میدان نقش جهان. به‌گفته بسیاری از کارشناسان زمین‌شناسی، فرونشست، تمام مناطق اصفهان را دربرگرفته و درحال پیشروی است.

نرخ فرونشست زمین در اصفهان ۵ تا ۱۸ سانتی‌متر در سال است و سالانه بین ۳۰ سانتی‌متر تا یک متر افت تجمعی آبخوان‌ها در این استان به ثبت رسیده است. نرخ بالای فرونشست در اصفهان نام این شهر را در شمار کلان‌شهرهایی با پهنه‌های وسیع فرونشستی قرار داده است. علاوه‌براین از محدوده دشت اصفهان-برخوار نیز به‌عنوان پرخطرترین دشت از نظر فرونشست در کشور نام برده می‌شود؛ دشت وسیعی که کلانشهری را با جمعیت بیش از 2 میلیون نفر تحت‌تأثیر خود قرار داده و به‌دلیل برداشت بی‌رویه از منابع آب زیرزمینی خارج از توان آبخوان طی سه تا چهاردهه گذشته، فرونشست در آن نمود پیدا کرده است. تیر فرونشست اما این‌بار آثار تاریخی بازمانده از دوران‌های مختلف را هم نشانه گرفته و در صورت تداوم خشکسالی زاینده‌رود، می‌رود که کم‌کم آنها را نابود کند.

فرونشست زمین که محصول سال‌ها بی‌آبی و خشکسالی در اصفهان است اکنون خودش را به نقاط مرکزی شهر -یعنی جایی که بیشترین آثار تاریخی وجود دارند- رسانده تا تهدیدی جدی برای بقای آنها باشد.

شهرام امیری، مدیر امور فرهنگی و ارتباطات اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی اصفهان می‌گوید که فرونشست در اصفهان به مسئله‌ای جدی تبدیل شده است که در صورت برقرار نبودن جریان آب در رودخانه، پیامدهای جبران‌نشدنی‌ای را بر جای خواهد گذاشت:

«دشت بزرگ اصفهان که شهر تاریخی اصفهان دقیقا در مرکز آن است نزدیک 10هزارسال قدمت دارد یعنی زندگی و حیات اجتماعی مردم این شهر از 10هزارسال پیش آغاز شده و پیشینه حیات متمدانه در این شهر نیز حدود شش تا هفت‌هزارسال پیش‌بینی می‌شود و حیات این شهر از همان ابتدا اما به‌طور مستقیم به زاینده‌رود وابسته بوده است اما در دو دهه اخیر به‌دلیل خشکسالی‌ها و بی‌تدبیری در مدیریت آب، شاهد تنش آبی در این شهر هستیم. ازسوی‌دیگر حیات اجتماعی مردم پیرامون شهر اصفهان هم به کشاورزی گره خورده است و بسیاری از کشاورزان برای تامین آب مورد نیاز از آب‌های زیرزمینی برداشت می‌کنند که این آب‌ها نیز خود از زاینده‌رود تغذیه می‌کنند و همین مسئله هم باعث افزایش حفر چاه‌ها و البته افت سطح آب‌های زیرزمینی به‌ویژه در شمال دشت اصفهان شده است؛ اتفاقی که فرونشست زمین را رقم زده. زنگ هشدار فرونشست در اصفهان، سال‌هاست که به‌صدا درآمده اما به گوش شنوایی نرسیده است؛ پدیده‌ای مخاطره‌آمیز که همچون بیماری‌‌ای درمان‌نشدنی است و علاجی برای درمان آن وجود نخواهد داشت. درحال برآورد هزینه هستیم تا با کمک استانداری و وزارت کشور و وزارت میراث و نهادهایی مثل راه و شهرسازی، طرح جامع فرونشست را به‌سرانجام برسانیم. البته تاکید می‌کنم که فرونشست هنوز خوشبختانه به مرکز شهر نرسیده و بخش‌هایی از جنوب مهیار و محدوده شمال را بیشتر تحت‌تاثیر خود قرار داده است اما با توجه به خشکی زاینده‌رود، همچنین افزایش بهره‌وری از آب‌های زیرزمینی فرونشست به‌زودی به آثار تاریخی در مرکز شهر نیز سرایت خواهد کرد و آنها را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد برای مثال در محور زاینده‌رود 5‌پل تاریخی وجود دارد که پایه‌های این پل‌ها در 400سال گذشته خودشان را با رطوبت همخوان و همسان کرده‌اند. اکنون شاهد نمود ترک‌هایی بر پل خواجو هستیم. از آنجا که پایه‌های این پل خشتی است اگر فرونشست به آن برسد یکی از اولین پل‌هایی که به‌طور جدی تحت‌تاثیر خواهد گرفت، پل خواجو خواهد بود

علی بیت‌اللهی، رئیس بخش زلزله‌شناسی مهندسی و خطرپذیری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی با اشاره به یافته‌های پژوهشی درباره میراث تاریخی ثبت‌شده جهانی و بافت‌های تاریخی در کل کشور می‌گوید:

«بررسی‌ها نشان می‌دهد که در استان اصفهان متاسفانه موارد متعددی هم از آثار ثبت‌شده مثل میدان نقش‌جهان، هم آثار تاریخی و معماری ارزشمند دیگر در زون‌های فرونشستی با نرخ فرونشست بالا قرار گرفته‌اند که نتیجه این امر ترک‌خوردگی و آسیب‌دیدگی این بناهای ارزشمند و قدیمی است؛ بناهایی که دیگر امکان نوسازی آنها وجود ندارد. در شهر اصفهان بالغ بر 2میلیون و 700هزارنفر جمعیت در پهنه‌های فرونشستی آن زندگی می‌کنند و در مراکز جمعیتی اطراف آن بیش از 400بنای تاریخی و بافت تاریخی ثبت شده که تمام آنها در پهنه‌ها و زون‌های فرونشست قرار گرفته‌اند. درواقع می‌توان گفت بیش از نیمی از بافت‌های تاریخی ارزشمند شهر اصفهان در زون‌های فرونشستی جای گرفته‌اند. این بافت‌ها سازه‌های اسکلت‌داری نیستند و به‌همین‌خاطر هم براثر نشست‌های نامتقارن به‌شدت آسیب می‌بینند. فرونشست، امر مستمر است و به‌طور روزانه اتفاق می‌افتد و به‌همین‌خاطر هم این آثار به‌طور دائم در معرض خطر هستند. از سال 98 تاکنون به‌طور جدی در مطالعات فرونشستی اصفهان، تلفات و گزارش‌های متعدد اعلام شده است اما اقدام کلیدی به‌منظور کاهش خطرات فرونشست‌های تاریخی و آثار و ابنیه‌های تاریخی صورت نگرفته. درحالی‌که فرونشست تا مرحله‌ای به‌صورت تدریجی اثر خود را روی ساختمان‌ها و ابنیه‌ها می‌گذارد و بعد از آن تاثیرات، ناگهانی و به‌یک‌باره رخ می‌دهند به طوری‌که منجر به فروریختن بنا می‌شود. بنابراین نباید اجازه داد فرونشست به این مرحله برسد چراکه این پدیده برخلاف پدیده‌های دیگری مثل زلزله به‌واسطه دخالت‌ها و دستکاری‌های انسان در طبیعت رخ می‌دهد و قابل کنترل است. تجربیات موفق جهانی در ژاپن، آمریکا، اندونزی و تایوان نشان می‌دهد با انجام برنامه‌های جدی و با رویکرد توسعه پایدار در جهت کاهش فشار بر آب‌های زیرزمینی می‌توان به نتایج درخشانی در رابطه با فرونشست زمین رسید. این امر در دنیا اثبات‌شده و خوب است که در اصفهان هم به‌عنوان پایلوت انجام بگیرد چراکه در تمام استان‌های کشور پدیده فرونشست درحال توسعه است و اگر به‌طورجدی مدیریت کلان کشور به فکر این پدیده نباشد آثار زیانبار آن با سایر مخاطرات مثل سیل و زلزله قابل‌قیاس نخواهد بود چراکه بالغ بر 49درصد از جمعیت کل کشور در مجاورت پهنه‌های فرونشستی سکنی گزیده‌اند و این امر بیانگر وسعت اثر این مخاطره است. مطالعات نشان می‌دهد در محدوده شهر اصفهان عمدتا از سمت زاینده‌رود به شمال شهر و مراکز جمعیتی مثل حبیب‌آباد، دولت‌آباد، خیمنی‌شهر، بهارستان و فولاد شهر (یعنی خارج از محدوده شهری) زون بسیار شدید فرونشست به‌چشم می‌خورد که جمعیت بالایی را تحت‌تاثیر خود قرار داده است. شاید دلیل عمده این پدیده را بتوان قطعی زاینده‌رود دانست که از دهه اواسط80 به‌صورت دوره‌ای شروع و در چند سال اخیر نیز به‌طور کامل خشک شده است درحالی‌که این رود نقش اساسی در تغذیه آبخوان‌های زیرزمینی منطقه اصفهان داشته است و این موضوع در کنار حفر چاه‌های متعدد و پمپاژ آب‌های زیرزمینی باعث افت شدید سفره‌های زیرزمینی شده و درنتیجه فرونشست زمین خودش را نشان داده است.»

بیت‌اللهی معتقد است که اگر بر همین روال و فرمان جلو برویم، قطع یقین نه‌تنها در آینده دور که در آینده نزدیک شاهد از بین رفتن آثار تاریخی در اصفهان خواهیم بود:

«این یک ادعا نیست. وقتی ساختمان تاریخی که فاقد ساختار به‌هم‌پیوسته و اسکلت است، بر اثر فرونشست ترک بردارد تاب‌آوری خود را در برابر زلزله‌های کوچک یا ارتعاشات زمینی از دست می‌دهد ضمن اینکه این سازه‌ها در معرض سرما و گرما هم قرار می‌گیرند. همه این عوامل باعث تشدید فروریزش می‌شوند. البته شاید برخی بگویند سال‌هاست از عمر این سازه‌ها می‌گذرد و چرا آنها در طول عمر خود، دچار این رخداد نشده‌اند؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت که تا دو دهه اخیر جریان آب به‌طور مداوم برقرار بوده است و سفره‌های آب زیرزمینی با افت مواجه نبوده‌اند و این سازه‌ها را تحت‌تاثیر قرار نداده‌اند. متاسفانه در 20 تا 30سال اخیر طبیعت مورد دستکاری قرار گرفت و با برداشت بی‌رویه و احداث صنایع آب‌بر و کشاورزی و روش‌های آبیاری منسوخ، منابع آبی از دست رفته‌اند؛ به‌طوری‌که در محدوده اصفهان، هر سال یک‌متر افت آب‌های زیرزمینی را شاهد هستیم. وقتی این پدیده با آهنگ سریع رخ می‌دهد، قطعا اول سازه‌های کم‌مقاومت مثل سازه‌های تاریخی و قدیمی تحت‌تاثیر قرار می‌گیرند. پس اگر این شرایط ادامه یابند دیگر مدیریت جمعیت اصفهان، همچنین آثار ارزشمند تخریب‌شده وجود نخواهد داشت

یک کارشناس زمین‌شناسی که تمایلی به ذکر نامش ندارد می‌گوید که آبخوان دشت اصفهان برخوار که اصفهان روی آن قرار گرفته، دشتی است که سه‌هزار و 600کیلومتر وسعت دارد: «خود آبخوان نیز نزدیک یک‌هزار و 600کیلومتر وسعت دارد و آبخوان اصفهان برخوار درحال‌حاضر به‌دلیل برداشت‌های بی‌رویه دچار فرونشست زمین شده است. در این دشت نزدیک شش‌هزار ابنیه تاریخی قرار گرفته که عمده آنها نیز در مرکز شهرند؛ آثاری مثل مسجد حکیم و عتیق و بقعه شهشهان، درب امام، حمام وزیر، مسجد و حمام علی قلی‌آقا، مسجد سید و... که تمام اینها درگیر فرونشست شده‌اند. برای مثال فرونشست، سرویس‌های بهداشتی مسجد سید را دربرگرفته است. ترک‌های طولی نیز روی گنبد مسجد به‌چشم می‌خورد که نشان از فرونشست دارند. علاوه بر این، این‌ترک‌ها در آستان امامزاده درب امام و بقعه شهشهان و حمام وزیر نیز مشاهده می‌شوند. در مسجد عتیق که بازمانده دوران سلجوقیان است و به‌عنوان شاه موزه معماری ایران نیز شناخته می‌شود نیز آثار فرونشست زمین به‌وضوح به‌چشم می‌خورد. در ورودی حافظ و سپه به میدان نقش‌جهان و مسجد جامع عباسی (در گنبد و دیواره‌ها و شبستان) نیز ردپای این پدیده مخاطره‌آمیز را می‌توان دنبال کرد. همه اینها نشان از فرونشست آثار تاریخی دارند؛ درحالی‌که سازمان میراث معتقد است که این ترک‌ها به‌دلیل قدمت و فرسودگی این بناهاست. اما سوال این است که چرا پل شهرستان با دوهزار و 500سال که روی سنگ بستر ساخته شده است، دچار فرونشست یا ترک نشده؟ چرا ترک‌ها که حاکی از تاثیر فرونشست هستند بر پل‌های چوبی، مارنان و سی‌و‌سه پل هویدا شده‌اند و با مقداری جابه‌جایی در مقیاس بزرگ و به‌صورت افقی همراه شده‌اند؟ و چرا از زمان قطع جریان دائمی زاینده‌رود این ترک‌ها خودشان را نشان داده‌اند و تا پیش از این ردپایی از آنها دیده نمی‌شد؟به همان سرعتی که از آبخوان با حفر چاه‌های بی‌شمار شروع به برداشت می‌کنیم، آبخوان نیز دچار تراکم و درنتیجه نشست زمین می‌شود و آثار فرونشست هم به‌صورت ترک خود را نشان می‌دهد. توجه داشته باشید که از مجموع 43مخاطره‌ای که در دنیا رخ می‌دهد، نزدیک 34مخاطره‌اش در ایران اتفاق می‌افتد که یکی از آنها هم فرونشست است؛ پدیده‌ای خطرناک که مخاطرات آن جبران‌نشدنی و برگشت‌ناپذیر است؛ چراکه وقتی مرگ آبخوان رخ دهد به‌هیچ‌عنوان نمی‌توان آن را احیا کرد. این اتفاق اکنون درحال وقوع است. بررسی حاکی از این است که از مجموع 11میلیارد مترمکعب آبی که داخل این آبخوان بوده است، طی 30سال گذشته نزدیک هفت‌میلیارد مترمکعب آن مصرف شده و تنها سه‌میلیارد مترمکعب آن در عمق 200متری باقی مانده که در حال برداشت است که کیفیت و دبی لازم را ندارد. محاسبات نشان می‌دهد در جایی که بیشترین ضخامت آبرفت وجود دارد، در طول دوران فرونشست 2 تا 50/2متر فرونشست رخ خواهد داد. برای مثال میدان نقش‌جهان به‌خاطر ضخامت 100متری، در دوران فرونشست 54 و سی‌و‌سه‌پل 33سانتی‌متر نشست خواهد کرد و وقتی به‌حالت پایدار خواهند رسید که مرگ آبخوان اتفاق افتاده باشد و دیگر تراکم فضایی موجود نباشد. پس تنها راه پیشگیری از مرگ آبخوان، کاهش برداشت از آبخوان و افزایش آب به آن است. اصلی‌ترین منبع کنترل‌کننده آبخوان، رودخانه زاینده‌رود بوده که پس از جاری‌شدن، لایه شن دانه درشت را تغذیه می‌کرده و همیشه هم آب داشته و به لایه‌های دیگر نیز نفود می‌کرده است. حفر چاه‌های متعدد اما باعث‌شده تا این لایه‌ها خشک شوند و برداشت از لایه‌های زیرین یعنی ریزدانه‌ها رخ دهد. در سال‌های اخیر که زاینده‌رود جاری نبوده است، این لایه‌ها هم آبگیری نکرده‌اند؛ بنابراین اکنون حتی اگر زاینده‌رود پنج تا شش‌سال به‌صورت مداوم جاری هم باشد، فقط لایه‌های شنی می‌توانند آبگیری کنند و آب دیگر به لایه‌های زیرین نفوذ نخواهد کرد.

بهرام نادی، عضو کارگروه تخصصی فرونشست استان اصفهان و عضو هیئت‌علمی دانشگاه آزاد اسلامی نجف‌آباد هم اثر فرونشست بر آثار تاریخی اصفهان را تایید می‌کند و می‌گوید:

فرونشست در همه‌جای اصفهان با نرخ‌های متفاوت به‌چشم می‌خورد؛ پدیده‌ای که برخی از سازه‌ها را دچار آسیب کرده است. فرونشست اگر به‌طور یکسان در مناطق مختلف رخ دهد، آسیب کمتری از خود برجای می‌گذارد نسبت به زمانی‌که در برخی از مناطق بیشتر باشد و در برخی مناطق دیگر کمتر. به‌طورمثال، در منطقه حبیب‌آباد، نرخ فرونشست حدود 18سانتی‌متر است؛ درحالی‌که در مناطق مرکزی مثل میدان نقش‌جهان نرخ فرونشست حدود 3سانتی‌متر در سال است که البته عدد بالایی به‌شمار می‌رود و نباید آن را انکار کرد. فرونشست در مسجد علی قلی‌آقا نیز رخ داده است و ترک‌های روی گنبد به‌وضوح نشان‌دهنده این پدیده هستند که تا اواسط گنبد نیز پیش رفته‌اند. نرخ فرونشست در جنوب، یعنی نزدیک به رودخانه پایین‌تر است مثلا اگر این نرخ در علی قلی‌آقا بین 7 تا 8سانتی‌متر است در حوالی سی‌و‌سه‌پل این نرخ به سه تا پنج‌سانتی‌متر می‌رسد.» به‌گفته‌او، فرونشست معلول ضخامت خاک و میزان افت آب است؛ هرچقدر ضخامت خاک بیشتر باشد، افت آب هم بیشتر است. بنابراین در میدان نقش‌جهان یا میدان عتیق که ضخامت آبرفت بین 70 تا 100متر است، ظرفیت بیشتری برای ایجاد فرونشست مشاهده می‌شود.

 

روزنامه هم میهن| مریم احمدی‌فر

نسخه PDF نسخه چاپی ارسال به دوستان