سیاستمداران هوسبازیهای خودشان را به پرستوها ربط میدهند
دختر هاشمیرفسنجانی می گوید:
من زیر چادر شلوار جین یا كتانی سفید میپوشیدم كه برخی ایراد میگرفتند. در زمان دانشجویی در دانشگاه آزاد، مانتوها همه بلند و گشاد و تیره بود، سر كلاس چادر را برمیداشتم. مانتوهایم بلند نبود. معمولا رنگ روشن میپوشیدم یا بارانی كه كمی چسبان بود. رئیس دانشگاه گفت ما میدانیم حجاب شما مشكلی ندارد ولی شما که اینطور میپوشید دیگران هم میخواهند همین كار را بكنند. گفتم خیلی هم خوب است که بپوشند. وقتی مشکلی ندارد چه اشکالی دارد دیگران نیز آن را انجام دهند. مانتوهای دراز و گشاد که در هرکدام چند نفر جای میگیرند، چیست كه تن دخترهایمان كردهایم. اینطور حرفها بوده اما موضوعات جدیتر نبوده است. من چادری هستم اما اینطور نبود كه فكر كنم چادر حجاب برتر است و همهجا چادر سر كنم. مثلا در دانشگاه با مانتو و روسری بودم و حتی مقنعه هم سر نمیكردم. فقط زمان اسبسواری مقنعه سر میكنم كه راحتتر است یا در ماشین معمولا چادر از روی سرم میافتد و اصراری به سرکردن آن ندارم. احتمالا گاهی تذكر هم داده بودند اما بهصورت جدی چیزی یادم نیست.
به گزارش اسپادانا خبر، فائزه هاشمی در گفتگو با روزنامه شرق ادامه می دهد:
یكبار قبل از انقلاب كه بابا زندان بود، محسن چیزی به من گفت. یادم نیست چه بود. مامان با او دعوا كرد كه مگر تو قیم فائزه هستی و تمام شد. الان هم گاهی محسن به صحبتهای من اعتراض میكند من هم میگویم این موضوع من است، نه تو. بههرحال تربیت خانوادگی و رفتارهای مامان و بابا نتیجهاش این بوده كه چنین اعتراضاتی نبوده است. اگر هم بوده، من زیر بار نرفتهام كه این تذكرها ادامه داشته باشد.
او می گوید:
من 16سالگی ازدواج كردم بنابراین این موارد برای من پیش نیامد که رابطهای با مردها شکل بگیرد. رفتوآمد با همكلاسی مرد یا دوست مرد بهصورت خاص یا تنها نیز نداشتم اما اینكه در كلاس گفتوگو كنیم عادی بود. من زمانی كه دانشگاه رفتم دختر آقای هاشمی بودم و مراجعات متعددی بود كه کار، پول، وام و... میخواستند یا مشکلی داشتند. بنابراین مراجعان مرد نیز زیاد بودند. هیچوقت دچار این محدودیتها نبودم که با مردها صحبت نكنم.
فائزه هاشمی در پاسخ به این سوال که هیچوقت با پدیده آزار از طرف جنس مخالف روبهرو بودید؟ گفته است:
ممكن است در بازار یا جای شلوغی كه بودم، كسی متلکی گفته باشد، نمیگویم نبوده. افراد عادی كوچه و بازار این كارها را میكنند و برای همه هم اتفاق میافتد. مهمترین موردی كه برای من توهین باشد از طرف آقای تاجیك بود كه فیلمش هم پخش شد و آن صحنه حرفهای ركیك هم داشت؛ بهجز آن من با این پدیدهها بهصورت جدی و بحرانی روبهرو نبودهام. یكسری چیزها بین زنان و مردان عمومی است مثلا در زمان دعوا ممکن است طرفین دعوا اعم از زنان و مردان به هم فحشهای ركیك بدهند، اینجا جنسیت مهم نیست یا در جلسهای مردان ادبیات نادرست داشته باشند. بههرحال یكسری رفتارهای عمومی است كه بین مردان و زنان هست. در فامیل و جامعه هم این اتفاقها میافتد، بنابراین به نظرم مواردی را كه از سوی مردان نسبت به زنان با انگیزه هر قصد جنسی به وجود میآید و توسط مردان یا زنان برای همجنسهایشان اتفاق نمیافتد، میشود گفت آزار جنسی.
او می گوید:
پیشتر شکایاتی از دروغهای رسانههای اصولگرا درباره خودم داشتم. یكبار سال 88 بود كه گفته بودند من 300 هزار مانتوی سبز در ستادهای آقای موسوی پخش كردهام یا روزنامه جوان عكس برجی را در نیاوران انداخته و گفته بود این متعلق به فلانی است. از من اسمی نبرده بود ولی تمام مشخصات مالک برج ادعایی فقط به من میخورد و موارد دیگر که هیچکدام به جایی نرسید، بنابراین دنبال شكایت نبودم چون معتقد بودم مورد آقای تاجیك هم به جایی نخواهد رسید. آن اتفاق، هم علنی شده بود و همه محكومش كرده بودند، ایشان به بابا هم توهین كرد. دادستانی بهعنوان مدعیالعموم وارد قضیه شد و محكومیتی هم به ایشان دادند كه پس از یک روز زندان هم آزاد شد؛ از اول نتیجه معلوم بود.
فائزه هاشمی می گوید:
مطرحشدن گزارش های آزار جنسی از یك نظر بد نیست. به نظرم خلأ قانونی و حقوقی برای شکایت و دنبالکردن نداریم اما فقط آبرو و نگرانی از نظر اطرافیان یا بیکارشدن و... سبب میشود موضوع پنهان باقی بماند. میخواهم بگویم بخشی از این موارد به خود خانمها هم برمیگردد که به دلایل مختلف ترجیح میدهند بیان نکنند و حقشان را دنبال نکنند. اگر من به حقوقم آگاه باشم و بدانم چه عكسالعملهایی میتوانم داشته باشم، از کجا کمک بگیرم و چطور ازطریق مراجع قضائی یا غیرقضائی پیگیری كنم. بنابراین از این نظر خوب است که موضوع عمومی شود و آگاهی دختران را بیشتر كند و قبح بیانکردن آن ریخته شود یا اگر لازم باشد به مراکزی مثل دفتر زنان ریاستجمهوری یا مجموعهای در شهرداریها، دفاتر مشاوره یا خانههای امن مراجعه کنند. ضمن اینکه مطرحشدن این موارد و نام افراد فارغ از اینکه درست است یا نه، باعث میشود که آقایان هم رفتارهایشان را کنترل کرده و حواسشان را جمع کنند. البته ممکن است بعضی دنبال انتقامجویی شخصی باشند و مسائلی را مطرح کنند که واقعیت نداشته باشد و آبروی کسی برود اما در کل این اتفاقات همراه با صداقت و سلامت میتواند آینده بهتری را برای دختران ما و جامعه و خانوادهها فراهم کند. خیلی از این موارد به خود ما زنان برمیگردد. اعتقاد ندارم که همه این مسائل دست مردان است. بالاخره رفتار من اهمیت دارد و نباید اینطور باشد که اگر برای من در هر جایی اتفاقی میافتد، تحمل کنم و مثلا بعد از چند سال اعتراض کنم. باید همانجا برخورد و عکسالعمل مناسب داشته باشم. شاید منافعمان ایجاب میکند مثلا اگر الان اعتراض کنم، رئیسم اخراجم کند. بالاخره باید بایستم و با رفتارهای بد مقابله کنم و هزینه هم اگر لازم باشد، بدهم. رواج هر چیز خوب دوران گذار و هزینه دارد. نباید انتظار داشته باشم همهچیز برای من فراهم باشد. باید جاهایی هزینه بدهم تا اتفاقاتی مثبت بیفتد و کمکم نهادینه شود.مثلا خیلی جاها طرف میگوید من اگر همراهی کنم، میتوانم ارتقای شغلی داشته باشم. خب اگر عزتش را حفظ کند، بهتر است یا اینکه رئیس شود؟ بعضی اوقات کار را از دست نمیدهند ولی منافع کمتری میبرند. مثلا در محیط دولتی اگر رسمی باشند، بهراحتی شغلشان را از دست نمیدهند اما گاهی منافعشان را در نظر میگیرند که میخواهند پیشرفت داشته باشند، سفر بروند، امکانات بهتر داشته باشند و خیلی چیزها را تحمل میکنند. بالاخره ما هم باید این وسط تکان بخوریم و نمیشود انتظار داشته باشیم همهچیز از طرف مقابل باشد. رفتارهای ما کمک میکند به اصلاح رفتار دیگران. نباید انتظار داشته باشیم که فقط دیگران به داد ما برسند. خود ما هم باید وارد میدان شویم. اگر یکبار جواب نه بدهیم یا مقابله بکنیم، امکان تکرار کم میشود ولی اگر دفعه اول کوتاه آمدی یا خودت را به نشنیدن و نفهمیدن زدی، راه برای ادامه باز میشود. نمیتوانیم از نقش خودمان غافل شویم.
او می گوید:
متأسفانه در عرصه سیاست بحث آزار جنسی را عمدتا با اسم صیغه تمامش میکنند. بخشی از سیاستمداران و مردان ما آلوده شدهاند. مردان هم لفظ پرستو را یاد گرفتهاند و از آن سوءاستفاده میکنند. هوسبازیهای خودشان را ربط میدهند به وجود پرستوها درصورتیکه برعکس است یعنی اول این رابطه است و بعد این خانمها تبدیل به پرستو میشوند. متأسفانه آلودگیها بالاست و اجازه نمیدهند چیزی لو برود. بعید می دانم در این زمینه اصلاحطلبان و اصولگرایان با هم فرق داشته باشند.
او ادامه می دهد:
قوانین درباره خشونت در جامعه نسبت به زنان بد نیست. اگر کسی به من آسیب بزند، میتوانم شکایت کنم. مهمترین مشکل علیه زنان در خانواده بود که مرد با اختیاراتی که داشت میتوانست هر بلایی سر زن و دخترش بیاورد. این لایحه بهصورت جدی وارد خانواده نشده بنابراین جایی که خلأ بود، اصلاحی صورت نگرفته است. حالا در قضایایی مثل قتل رومینا، مادر هم اضافه شده است یعنی اگر مادر هم بلایی سر فرزندش بیاورد، درست مجازات نمیشود که این قضیه مثبت نیست. یکسری موضوعات که ارتباطی به خشونت ندارد، مثل برخورد با بیحجابها که اضافه کردهاند یا اگر من در مورد حجاب اجباری اظهارنظری بکنم، حتی در جلسات خصوصی مجرم هستم. مواردی را گنجاندهاند که ربطی به خشونت ندارد. پر از کلیگویی است که برخلاف ویژگی قانون است که باید جامعومانع باشد. بهجای حفاظت از امنیت زنان موضوع کرامت زنان است که یک نگاه سلیقهای را باز میکند و خیلی موارد دیگر که در این گفتوگو زمانی برای پرداخت ندارد.
او در پاسخ به سوال چه باید کرد؟ می گوید:
با این شرایط بعید میدانم کاری بشود. خیلی عقب هستیم. بالاخره اتفاقاتی خواهد افتاد ولی چه زمانی مشخص نیست. در سه انتخابات اخیر قبل از مجلس اخیر، تقریبا اصلاحطلبان برنده بودند. نتایج چه شد؟ اصلاحطلبان هم فرصتسوزی کردند. زنان بهویژه دختران جوان فعال شدهاند، حقوقشان را شناخته و شهامت پیدا کردهاند، برای مطالبهاش وارد شده و هزینه میدهند و به خواستهشان تا حدودی میرسند. فضای مجازی هم به این قضیه بسیار کمک کرده است.