قتل مهرجویی مشابه قتلهای زنجیرهای است
آقای مهرجویی سال گذشته که برخی هنرمندان برای حمایت از اغتشاشات، تحت فشار شدید و تهدید و تطمیع برخی محافل مافیایی غربگرا قرار داشتند سفری به خارج از کشور داشت و طبعا مورد فشار بیشتری بود؛ او با این حال، هم در خیابان و هم در نشست رسانهای به خبرنگاران رسانههای صهیونیستی (ضدایرانی) که با اصرار و پردهدری میخواستند از او علیه جمهوری اسلامی موضع بگیرند به شدت و با قاطعیت اعتراض کرد و آنها را ناکام گذاشت.
به گزارش اسپادانا خبر، روزنامه کیهان در یادداشتی نوشته است:
درباره ماجرای قتل مرحوم مهرجویی و همسرش در ویلای شخصیشان در کرج باید توجه داشت این جنایت، درست هنگامی اتفاق افتاده که تحولات مهمی در عرصه سیاسی و امنیتی منطقه در حال وقوع است و طبیعتا توجه مردم و مسئولان باید روی این مسئله مهم متمرکز باشد. ماجرای جنگ مقاومت غزه- اسرائیل، یک جنگ معمولی نیست. بلکه بخشی از تحولات مربوط به گذار از نظم جهانی کهنه به نظم عادلانهتر و متکثرتر است. طرف بازنده این تحولات که منطقهای وسیع از تایوان در شرق آسیا تا اوکراین در شرق اروپا، و فلسطین و سوریه و لبنان در غرب آسیا را شامل میشود، جز آمریکا و اسرائیل و انگلیس نیست. ماموریت پیوسته محافل وابسته به این دولتها برهم زدن تمرکز و توجه ایران به عنوان بازیگر تعیینکننده در تحولات نظم جهانی از طریق مسئلهسازی یا موج سواری روی مسائل و رویدادهایی است که اتفاق میافتد. از این زوایه نگاه میتوان به ردیابی جریان رسانهای آلودهای پرداخت که همواره در هر رویداد ناگواری، طبق خواسته موساد و سیا و MI ۶ رفتار میکند. آنها نه فقط معارض جمهوری اسلامی بلکه دشمن ایران هستند.
روزنامه جمهوری اسلامی نیز در یادداشتی قتل داریوش مهرجویی را یادآور قتلهای زنجیرهای دانسته و نوشته است:
قتل داریوش مهرجوئی و همسر او با هر انگیزه و توسط هرکس و هر جریان صورت گرفته باشد، اولاً محکوم است و ثانیاً مسئولیت دولت را برای حفاظت از جان شهروندان سنگینتر میکند. انتشار خبر قتل داریوش مهرجوئی و همسرش، ذهنها را بلافاصله متوجه ماجرای قتلهای زنجیرهای در دهه 70 کرد به ویژه قتل مظلومانه داریوش فروهر و همسرش که آن مجموعه قتلها تبعات سنگینی به بار آوردند. اکنون با پندآموزی از قتلهای زنجیرهای و پیامدهای ناگوار آن مسئولان باید اقدامات فوری، جدی و دامنهداری برای ریشهیابی ماجرای اخیر به عمل آورند و تا سوزاندن ریشه این فساد به اقدامات خود ادامه دهند. حتی اگر تمام شواهد نشان دهنده این باشند که قاتل یا قاتلان در پی سرقت بودهاند و این قتلها را برای کنار زدن مانع از سر راهشان مرتکب شده باشند، نباید از این احتمال غفلت شود که سرقت میتواند یک پوشش برای هدف اصلی باشد و یک جریان برنامهریز با چند واسطه به این ظاهرسازی متوسل شده باشد. تا زمانی که تمام جزئیات پشت پرده ماجرا روشن نشود نباید به تحقیقات پایان داد.