انگیزهای برای مشارکت مردم ایران در انتخابات وجود ندارد
پروانه سلحشوری، عضو فراکسیون امید مجلس دهم گفت:
مردم به این نتیجه رسیده اند که طیفی هایی از اصلاحطلبان، «مردم» را به مثابه ماشین رای برای به قدرت رساندن آنها میدانند چرا که در زمانی که مردم نیاز به حمایت و ابراز عقیده اصلاح طلبان به عنوان یک جریان سیاسی عمده در کشور دارند متاسفانه نهادهای حزبی آنان در جهت احقاق حقوق مردم وارد نشده اند. ضمنا اصلاحطلبان نباید به این فکر کنند که مردم «از ترس مرگ به تب راضی میشوند» و به کاندیدای مطبوعشان رأی میدهند.
به گزارش اسپادانا خبر، او در گفتگو با ایرنا گفته است:
با توجه به وضعیت معشیتی و سختی زندگی برای اقشار مختلف جامعه به نظر میرسد که سطح مشارکت در انتخابات پایین باشد و سیاستمداران هم هر چه بخواهند بگویند «باید» این مشارکت اتفاق بیافتد اما بنظر میرسد انگیزهای برای مشارکت مردم وجود ندارد. به نظر میرسد که شرایط برای به پای صندوق رای آوردن مردم بسیار سخت شده است. سبد رای اصولگریان یک سبد رای مشخص است اما سبد رای اصلاح طلبان از رایهای خاکستری است و آرای ثابت اصلاحطلبان هم به دلیل عملکرد بد آنها طی سالهای گذشته ریزش پیدا کرده است. حتی معتقدان به سیاستورزی اصلاح طلبی از بعضی اصلاحطلبان و نه از سیاست اصلاحطلبی عبور کردهاند؛ منظور اینکه مشی اصلاحطلبی مهم است اما تعدادی از اصلاح طلبان که در قدرت حضور داشتند، خوب عمل نکردند. احتمالا، دیگر مردم بین بد و بدتر انتخاب نکنند. این سیاست ترساندن دیگر معنا و مفهوم خود را از دست داده است و اصلاح طلبان میبایست این را درک کرده باشند که مردم دیگر از ترس یک نامزد به نامزد دیگری رای نمیدهند.
او ادامه داده است:
نمیخواهم بدبینانه قضاوت کنم اما در دورههای گذشته به خصوص دور دوم روسای جمهور، ناکارآمدی دولت بسیار چشمگیر بوده است و تقابلهایی میان دولت و نهادهای دیگر به وجود آمده است و در تقریبا تمام دورهها دولت در موضع ضعف و ناتوانی در تصمیمگیری قرار داشته است. پس این سوال به وجود آمده که واقعا رییس جمهوری میتواند چه کاری انجام دهد و خود روسای جمهور هم به این موضوع اشاره کردهاند. برای نمونه روحانی گفته است که دولت پنهان وجود دارد. خاتمی هم قبلاً اشاره کرد که رئیس جمهور در حد یک تدارکاتچی است و یا احمدینژاد با کنایه از کسانی بعنوان برادران قاچاقچی یاد کرد. پس این روزها عدم توان در تصمیمگیری توسط رییس جمهوری علنیتر و آشکارتر شده است و رییس جمهور به نوعی کتکخور نظام شده است و اکثر افراد جامعه تمامی ضعفها را از ناتوانی رئیس جمهور میدانند اما باید پذیرفت که برخی تصمیمگیریهای مهم خارج از اختیارات رئیسجمهور است اما با این حال اینکه همه با علم به این موانع میخواهند رییس جمهور شوند نکته جالبی است.