کدام رهبر جهان ۱۰ درصد توانایی‌های رهبر انقلاب را دارد؟ | اسپادانا خبر
 
 
شنبه، 8 ارديبهشت 1403 - 14:15

کدام رهبر جهان ۱۰ درصد توانایی‌های رهبر انقلاب را دارد؟

شماره: 23446
Aa Aa

او گفته کدام رهبر جهان ۱۰ درصد ظرفیت‌ها و توانایی‌های رهبر انقلاب را دارد که ما در مقام مقایسه می‌گوییم چرا خبرگان ساکت هستند و چیزی نمی‌گویند؟

غلامرضا مصباحی، مقدم عضو مجلس خبرگان؛
کدام رهبر جهان ۱۰ درصد توانایی‌های رهبر انقلاب را دارد؟

غلامرضا مصباحی، مقدم عضو مجلس خبرگان گفت:

«کمیسیون تحقیق» مجلس خبرگان وظیفه نظارت و بحث درباره بقای ویژگی‌های رهبری را بر عهده دارد و بر اساس آیین‌نامه این کمیسیون اگر ضرورت پیدا کرد می‌تواند از رهبری برای ادای توضیحات وقت بخواهد و سؤالات و نکاتش را مطرح کند.

به گزارش اسپادانا خبر و به نقل از ایرنا، او اظهار داشت:

این موضوع از اهمیت بالایی برخوردار است منتها مبنا این نیست که اعضای این کمیسیون تا وقتی به یک نقطه خاصی نرسیده‌اند مذاکرات و مصوبات خود را انتشار عمومی دهند البته به خود اعضای مجلس خبرگان گزارش می‌دهند.

وی گفت که این حلقه وصل میان حاکمیت و مردم توسط خبرگان از اهمیت بالایی برخوردار است.

او همچنین گفت که در جاهایی که رهبری فردی را منصوب می‌کنند فرض بر این است که ایشان فقاهت آن فرد را احراز کرده‌اند.

وی اظهار داشت:

ممکن است نماینده ولی‌فقیه به درجه اجتهاد نرسیده باشد چراکه تکلیف فقاهتی ندارد. فقط جاهایی که تکلیف فقاهتی دارند مستثنی می‌شوند. از دیگر موارد استثنا، جایی است که فقهای شورای نگهبان به شکل اجماعی، قبول داشته باشند که کسی با توجه به سوابقی که داشته، تدریس‌هایی که انجام داده، کتاب‌هایی که منتشر کرده و از شاگردهایی که پرورش داده مجتهد است. در این صورت آن فرد نیازی به آزمون نخواهد داشت. در غیر این صورت، استثنا وجود ندارد و افراد برای احراز صلاحیت علمی باید آزمون بدهند.در این وضعیت، اجماع معنا ندارد زیرا آقایان یکجا جمع نمی‌شوند که بخواهند درباره کسی اظهار نظر کنند. اگر هم اظهارنظری صورت بگیرد این اظهارنظرها معمولاً حالت فردی دارد. منظور من از اجماع، صحه چند مرجع تقلید معتبر روی صلاحیت علمی یک فرد است.اگر در این حد باشد چه‌بسا شورای نگهبان بپذیرد اما نکته‌ای در اینگونه موارد است که جای عنایت دارد. آن نکته هم این است که شاگردان یک مدرس حوزه از نقطه‌نظر آن مدرس حوزه، ممکن است به لحاظ فقاهت افراد مقبولی باشند و تایید شوند اما دیگران که آن فرد را در درس خودشان ندیده‌اند و از نظر علمی او را احراز نکرده‌اند، چنین تاییدی را نخواهند داشت. بنابراین بسیار کم اتفاق می‌افتد که یک فرد، مورد اجماع تمام مدرسین درجه اول حوزه قرار بگیرد.

او گفت که بر اساس اقتضای قانون اساسی و اقتضای آیین‌نامه داخلی خبرگان، خبرگان باید بر رهبری از حیث دوام و استمرار شرایطی که در قانون اساسی برای رهبری در نظر گرفته شده نظارت کنند.بیایید ذهن‌مان را از این پیش‌فرض که هم‌اکنون رهبری با حضرت آقاست، خالی کنیم و فرض را بر این بگیریم که فردی دیگر به‌عنوان رهبر تعیین شده و در این جایگاه قرار گرفته و اینگونه هم نیست که او از برجستگی‌های حضرت امام یا رهبر عزیز امروز ما برخوردار باشد بلکه در یک سطح فروتر اما بالاتر از شأن و شخصیت سایر فقها در جامعه است. در این وضعیت، مسأله نظارت بیشتر ظهور و بروز و معنا پیدا می‌کند.در عین حال آنچه موجب شده تا چنین تصور غلطی نسبت به عملکرد مجلس خبرگان پدید بیاید حقیقت شخصیت و عظمت رهبر معظم انقلاب پس از ارتحال حضرت امام تاکنون بوده است.اگر این سخن را اکنون بیان می‌کنم، ای‌بسا بعد از ارتحال امام (ره) معنی نداشت چون حضرت آقا تازه انتخاب شده بودند. البته ایشان همان موقع هم یکی از اعضای مجلس خبرگان بودند که با برجستگی‌های شخصیتی و سوابقی که قبل و بعد از انقلاب داشتند، توسط خبرگان انتخاب شدند.ایشان خصوصاً بعد از پیروزی انقلاب با وجود نقش‌آفرینی در مسئولیت‌های مهم و ظهور و بروز آثار و برکات شخصیتی‌شان، فاصله چندان عمیقی با دیگران نداشتند اما ایشان به مدت ۳۴ سال است که انقلاب اسلامی را در شرایط بسیار سخت، چه از نظر وضعیت داخلی و چه از نظر اوضاع خارجی و بین‌المللی مربوط به نظام جمهوری اسلامی رهبری کرده‌اند برای نمونه شما فتنه ۸۸ را در نظر بگیرید. با اینکه بخشی از جامعه به‌خاطر عملکرد عده‌ای دچار سؤال و فتنه شده بود اما رهبر انقلاب در برابر فتنه، بسیار قوی و موفق ظاهر شدند و فتنه را با حکمت و درایت مهار کردن. البته این فتنه ریشه در خارج هم داشت و شاید نقطه آغازین آن در داخل بود اما در ادامه، بیگانگان بر آن سوار شدند و برای همین نیز ماه‌ها بعد از فتنه، ما شاهد آثار فتنه بودیم اما بحمدالله رهبر انقلاب توانستند آن را مدیریت کنند.مسأله تحریم‌ها و فشارهای وارده بر کشور و ملت، اتحادهایی که در خارج شکل گرفته و خارج و داخل را به یکدیگر متصل و مرتبط ساخته، موارد دیگری هستند که در زمان رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای شدت گرفتند. در حوادث سال گذشته شاهد بودیم که آمریکا، اروپا و رژیم صهیونیستی و ارتجاع منطقه و همچنین سران گروهک‌های معارض نظام جمهوری اسلامی برای براندازی نظام با یکدیگر کاملاً متحد و متشکل شدند. در این حوادث، سرمایه بسیار سنگینی گذاشته شد و همه رسانه‌ها به‌کار گرفته شدند تا ذهنیت ملت ما به‌ویژه نسل جوان و نوجوان که طی سال‌ها در فضای مجازی روی ذهن‌شان کار شده بود، به سمت فروپاشی نظام جمهوری اسلامی ایران سوق داده شود. آن‌ها کار را تمام شده می‌دانستند اما در نهایت شکست خوردند. در مدیریت این قبیل حوادث باید سنجید که جایگاه رهبری کجاست و چه ظرفیتی دارد. رهبری به خوبی نشان داده‌اند که عوامل داخلی و خارجی فتنه را می‌شناسند و با تحلیل و تبیین صحیح موضوعات بحران‌ها و فتنه‌ها را به شایستگی مدیریت می‌کنند. از طرف دیگر، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دوران ریاست جمهوری و ای بسا قبل از آن، دو نکته کلیدی را در نظام مورد توجه ویژه قرار دادند، نخست، امنیت ملی و دفاع و دوم، رشد و پیشرفت علمی و عقلانی ما.ایشان همواره صحنه را به گونه‌ای مدیریت کرده‌اند که امروز کشورمان از نظر قدرت دفاعی سرآمد منطقه است و بزرگ‌ترین دشمن نظام اسلامی یعنی آمریکا، جرات پاسخگویی به حمله موشکی ایران را ندارد. ایشان همچنین توانسته‌اند در منطقه نیز تأثیرگذار باشند و کاری کنند که فلسطینی‌ها از انتفاضه سنگ به انتفاضه موشک برسند و از موقعیت بسیار مظلومانه‌ گذشته خارج شوند. فلسطینی‌ها امروز روزانه بیش از ۱۰ عملیات در قلمروی صهیونیست‌ها صورت می‌دهند. نفوذ در سایر کشورهای منطقه نظیر عراق و لبنان و ... نیز از دیگر ابعاد مدیریت هوشمندانه رهبر انقلاب است. موقعیت فعلی ما در پزشکی، حاصل پیشرفت‌های علمی ما است. رهبر معظم انقلاب دائما دانشمندان کشورمان را مورد عنایت و حمایت قرار داده‌اند، با آن‌ها دیدار داشته‌اند، سخنان آن‌ها را شنیده‌اند و به پیشنهادات آن‌ها توجه کرده‌اند. با هدایت‌های رهبر انقلاب، به پیشرفت‌های علمی بسیار خوبی رسیده‌ایم که در منطقه یگانه و بی‌نظیر است. با وجود همه این‌ موارد که ذکر کردم، خبرگان که ناظر بر رهبری هستند باید چه بگویند و چه قضاوتی داشته باشند و در هر اجلاسیه خبرگان که ظرفیت‌ها، توانایی‌ها و ویژگی‌های رهبری بررسی می‌شود، آیا باید دست به تحسین بزنند یا انکار کنند؟ اگر انکار کنیم، آیا عادلانه خواهد بود؟ یقیناً غیرعادلانه است. کدام رهبر در کدام کشور جهان، ۱۰ درصد ظرفیت‌ها و توانایی‌های رهبر انقلاب را دارد که ما در مقام مقایسه می‌گوییم چرا خبرگان ساکت هستند و چیزی نمی‌گویند؟

نسخه PDF نسخه چاپی ارسال به دوستان